راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل چهاردهم - کیس سیاسی

شراگیم زند

کیس سیاسی در میان کیس های پناهندگی ذلیل مرده ترین کیس محسوب میشود...بعد از غائله ی 88 که بزرگترین مهاجرت جمعی ایرانیان در قالب پناهندگی سیاسی به خارج از کشور صورت گرفت (که از نظر حجم و گستردگی تنها با مهاجرت مادها به فلات ایران قابل قیاس است)، کیس سیاسی که زمانی پر ابهت ترین، قوی ترین  و با افتخار ترین کیس برای پناهجویی بود "خز" شد و رفت پی کارش!
البته لازم است همینجا تاکید بکنم (و این خیلی بد است که آدم وسط یک مطلب طنز هی بخواهد یک چیزهایی را تاکید بکند...بس که بعضیها بی جنبه اند!) که قطعا دوستان و عزیزانی بودند که بر اثر حوادث سال 88 دیگر امکان زندگی در ایران را نداشتند و مجبور به جلای وطن شدند اما قطعا دوستان و عزیزان بیشتری هم بودند که سوار این موج مهاجرت شدند و با یک سربند یا حسین میرحسین زدند بیرون...دمشان هم گرم...گوشت بشود بچسبد به تنشان...والله به خدا...جای کسی را که تنگ نکرده اند!
داشتیم میگفتیم کیس سیاسی بعد از یک دوره ی پر افتخار که امثال بنی صدرها و فرخزاد ها و بختیار ها را روانه ی خارج از کشور کرده بود به سراشیب افتاد و نوبت رسید به مملی ها و نوشی ها و شراگیم ها...! (در کمال فروتنی خودم را هم مثال میزنم که دیگر جای گله و شکایتی باقی نماند)...چند نمونه از  جوابهای مصاحبه ی سازمان ملل مربوط به آن روزها از طریق منبعی که نخواست نامش فاش شود به دست ما افتاده است که برای روشن شدن وضعیت کیس های فیک در آن روزها در اینجا می آوریم:

سوال: توضیح دهید که چرا از ایران خارج شده اید و اگر به ایران بازگردید چه خطری شما را تهدید میکند؟

جواب 1: بنده در راهپیمایی سکوت در روز فلان شرکت داشتم و در چند نوبت سوت دو انگشتی کش دار زدم...فیلمش هم هست..برگردم اعدامم!
جواب 2: بنده در ستاد میرحسین موسوی در شهرستان ورزقان از توابع آذربایجان شرقی مسئول بخش حمل و نقل و چسباندن تراکت بودم...و الان زندگیم در خطر است.
جواب 3: آقا شما این فیلم تظاهرات رو ببین...توی یوتیوب گذاشتن...اونی که داره میدوه و پشتش به دوربین هست منم...متاسفانه از پشت هم قابل شناسایی هستم...برگردم میگیرنم!
جواب 4: آقا ما رو توی تظاهرات گرفتن...بردن کهریزک...بازم بگم یا همینقدر کفایت میکنه؟

درست است که کیس سیاسی اکنون دیگر ارج و قربی در نزد مسئولین اداره ی پناهندگان سازمان ملل ندارد و جای بچه های سیاسی ته صف و بعد از همجنسگرایان عزیز و کیس های دینی و عقیدتی ست...اما به هر حال کاچی بهتر از هیچی ست...برای تهیه ی یک کیس سیاسی ابتدا باید زمینه فعالیت خود را مشخص کنید...آیا شما فعال حقوق بشری هستید؟ آیا فعال سیاسی هستید؟ آیا روزنامه نگار هستید؟ آیا وکیل معلق هستید؟ دانشجوی ستاره دار اخراجی که دیگر هستید...؟ نیستید؟ یک وبلاگ ساده هم ندارید که گاهی توی آن فحش داده باشید به امام؟ ای بابا...مشکلی نیست...همین فردا اول وقت تشریف ببرید قدمگاه آقای نوریزاد (روبروی زندان اوین) و با او دو تا عکس در حالی که دست در گردن ایشان انداخته اید و دست دیگر را به علامت وی نشان میدهید بگیرید...شک نکنید که آقای نوری زاد در گزارش روزانه ی خود به شما اشاره ای میکند و شانس داشته باشید یک اسمی هم روی شما میگذارد...مثلا اگر شب قبل آبگوشت با پیاز فراوان خورده باشید و به قدمگاه بروید لقبتان میشود جوان پیازخورده...یا جوان پیازی...بعد آن متن آقای نوریزاد را پرینت بگیرید و همراه با عکس خود بردارید ببرید سازمان ملل و بگوئید که شما همان جوان پیاز خورده هستید و اگر به ایران بازگردید به جرم اخلال در نظم عمومی شلاق هم خواهید خورد...مطمئن باشید افسر مصاحبه کننده راضی نمیشود که شما هم پیاز خورده باشید و هم شلاق بخورید و با درخواست پناهندگیتان موافقت میکند...البته بعد از سه سال و نیم...!
(در اینجا متاسفانه  باز هم ناچارم  "تاکید" کنم که به شخصه احترام  زیادی برای آقای نوری زاد و کسانی که وی را در قدمگاهش همراهی میکنند قائل هستم...قطعا اینها نامشان در این دوره سیاه از تاریخ باقی خواهد ماند و شاید حتی سر منشاء تحولی بشوند... ولی خب شوخی با ایشان هم خودش یک کار تاریخی ست که نمیشود به سادگی از آن گذشت.)

اما برگردیم به درس و بحث خود...اگر اهل ریسک کردن و عکس انداختن با نوری زاد نیستید یهترین کار این است که سلطنت طلب بشوید...سعی کنید با دوستان سلطنت طلب خارج از ایران ارتباط بگیرید...یک صفحه ی فیس بوک با نام "شیر آریایی" یا "نهنگ آریامهر" درست کنید و شروع کنید توی آن فحش دادن به اسهال طلب ها...فراموش نکنید که یکوقت اشتباه ننویسید اصلاح طلب که لو میروید...عکس پروفایلتان حتما باید شیر و خورشید  باشد...ادبیات خود را تغییر بدهید...اصلا نگران نباشید که از دایره ی نزاکت خارج بشوید...شلنگ را بگیرید به سر تا پای هرکسی که سلطنت طلب نیست...رژیم و غیر رژیم هم ندارد....کلمات کلیدی تان اینها باشد: آخوند، آخوندزاده، مزدور رژیم، جیره خور، بابا تو خفه شو، رضا شاه کبیر، اعلیحضرت، ولیعهد، گه اضافی نخور، روزهای افتخار و عظمت، نژاد پاک آریایی، برو درت رو بذار، وطن، مام میهن، سنده بک.
در کمتر از یک سال اگر این روند را ادامه بدهید و با آدمهای درست و دارای نفوذ لینک شوید شاید بتوانید یک تائیدیه از دفتر ولیعهد بگیرید و به عنوان یک طرفدار سلطنت کیس پر کنید .
و باز هم در اینجا "تاکید" میکنم که قطعا رفتارهای پرخاشگرانه و به دور از نزاکت مربوط به همه ی طرفداران نظام شاهنشاهی نمیشود اما این رفتار در میان بخشی از هواداران سلطنت به خصوص در فیس بوک بسیار پر رنگ و رایج است.
(ای مرده شور این طنز نویسی را ببرند که چهار خط مینویسی چهل خط باید "تاکید" کنی...!)

لینک های مرتبط :

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل اول - مرز

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دوم - تجهیزات

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل سوم - پیدا کردن قاچاقبر

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل چهارم - مذاکره با قاچاقبر

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل پنجم - رد شدن پیاده از مرز

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل ششم - عبور با اسب

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هفتم - خاک ترکیه

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هشتم - شوک فرهنگی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل نهم - نایت کلاب

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دهم - دفتر آسام

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل یازدهم - ورود به شهر محل اقامت

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دوازدهم - کیس تغییر دین

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل سیزدهم - کیس همجنسگرایی

+20
رأی دهید
-22

araz 32 - تبیلیسی - گرجستان
هموطن جان ,,شراگیم جان تو رو به معصومیت بوسهل جوزجانی قسمت میدم از این توضیح دادن بکش بیرون . بزار هر کی میخواد ناراحت بشه ,به پکه ,,گروه,قوم ,حزب سیاسی و... که جنبه یه چهار خط شوخی رو نداشته باشه ,,همون ناراحت بشه بهتره ,,,والا
دوشنبه 10 آذر 1393 - 15:19
آرتمیس3000 - برلین - المان
اطلاعاتت زیاد نیست درباره کیس سیاسی پسر. به این مثالها نظاره کن تا مطلع تر شوی.............1- معلمی که با دروود کلاسش رو شروع میکنه نه با سلام و بعد از مدتی مشکلات پیش میاد و د فرار ..................2- کارمند نظامی که اسراری رو میدونه از ارگانهای نظامی ............3- طرف با سپاه کار میکرده و نماز نمیخونده و.............4- و.................................... دیگه بسه تونه یه کیس رو سروسامان دادن کلی هنرهو کلی باید هزینه کنید :)
دوشنبه 10 آذر 1393 - 15:18
بت شکن - مونترال - کانادا
(...ادبیات خود را تغییر بدهید...اصلا نگران نباشید که از دایره ی نزاکت خارج بشوید...شلنگ را بگیرید به سر تا پای هرکسی که سلطنت طلب نیست...)..شراگیم جان، دمت گرم و سرت خوش باد، این قسمت را خوب آمدی اما کم آمدی، چرا میگم کم! هنوز با یک سلطنت طلب به طور شخصی‌ بحث نکردی تا ببینی‌ و بشنوی ادبیات تمدن بزرگ را , یعنی‌ باید به ادبیات و ادب شهر نویی‌‌های تمدن بزرگ صلوات بفرستی‌..!!
دوشنبه 10 آذر 1393 - 17:55
hobol0f - لندن - انگلیس
پسر واقعا که شاهکاری هستی،یقین بدان که همین عصر تو در تاریخ طنز ایران تا مدتها محل اعتبار خواهد ماند. بعد از پخمه عزیزم ،عزیز نسین بزرگ ااینهمه تا سر حد اشک نخندیده بودم ،واقعا که دمت گرم و سرت سبز که اینهمه طنازی و عمیقا صاحب احساس و ادراک . خاطر خواه نگاه و و درک و قلمت شدم .
‌سه شنبه 11 آذر 1393 - 01:04
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.