راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دوازدهم - کیس تغییر دین

شراگیم زند

یوم الحساب هر پناهجویی روزی ست که در سازمان ملل وقت مصاحبه دارد...در این روز کارنامه ی اعمال پناهجویان واقعی را به دست راست آنها میدهند و به آنها میگویند به کشورهای متمدن و پیشرفته بروید و از نعمتهای بهشتی جهان اول استفاده کنید. و تو چه میدانی که جهان اول کجاست...جهان اول جائیست که ولی فقیه ندارد، تجسس در زندگی خصوصی مردم ندارد، تفکیک جنسیتی ندارد، گشت ارشاد ندارد، سرویس ایاب ذهاب زورکی به بهشت ندارد، تورم چهل درصدی ندارد، سهمیه برای دانشگاه ندارد، گزینش ندارد، چاله چوله ندارد و هر شهروندی در آنجا درست به اندازه ی حاکمانش دارای حق و حقوق شهروندی ست. بعد از پایان مصاحبه به پناهجویان راستین گفته میشود که به جهان اول خوش آمدید و این پاداش کسانی ست که دروغ سر هم نکردند و همانا UNHCR راستگویان را دوست دارد.
اما در آن روز پناهجویان فیک با سری افکنده حاضر میشوند و کارنامه ی اعمال آنها را به دست چپشان میدهند و آنها همانا دیپورت شدگانند و به آنها گفته میشود" ارجعوا الی ذلک الخراب شده و انتم فیها خالدون!". و این سرنوشت محتوم همه ی کیس های جعلی ست مگر آنکه این درس گفتارها را با دقت بخوانند تا بتوانند کیس بی نقص و محکمی سر هم کرده و روز مصاحبه سر افسر مصاحبه کننده ی سازمان ملل را کلاه گذاشته و سرافراز بیرون بیایند.

از نظر آمار و ارقام حدود هفتاد درصد کیس هایی که هر ساله از طرف پناهجویان ایرانی به دفتر کمیسریای عالی پناهندگان در ترکیه ارائه میشود فیک هستند و بعد از سومالی که درگیر جنگ داخلی و نسل کشی و قحطی ست و صد در صد کیس های پناهندگی اش فیک هست، کشور ایران بیشترین آمار پناهجویان تقلبی را دارد. این که علت این فرار گسترده ی مردم (اعم از مغز و پر و پاچه و جلو سینه و پشت بازو ) از ایران چیست و چرا باید شهروندان کشوری که روی نفت خوابیده است و درگیر هیچ جنگ و قحطی و کشتاری هم نیست خود را به آب و آتش بزنند تا فقط از محدوده ی مرزهای میهن خود خارج شوند، مساله ایست که پاسخ به ان مرتبط با این مجموعه درس گفتارها نیست و  در ترمهای آینده وقتی درسهای "پناه پژوهی" را پاس کرده و پناهجو شدید شاید بتوانید به عنوان "اپوزسیون اون ور آب نشین" پاسخ این سوالها را بدهید.

من لازم میدانم همین جا خدمت کلیه پناهجویانی که با کیس های حقیقی و به خاطر مشکلات جدی و واقعی پناهندگی گرفته اند و الان دارند با چشم غره این مطالب را میخوانند سلام و خسته نباشیدی عرض کنم و روی ماهشان را ببوسم و یادآوری نمایم که قصد من در اینجا کمک به دوستانی ست که به هر دلیل مثل ما و سایر پناهجویان واقعی، مشکلات و مسائل سازمان ملل پسندی در ایران ندارند اما خب این به ان معنا نیست که اصلا دوشواری ندارند و خیلی هم همه چیز خوب است برایشان...چه اشکالی دارد که بیاییم کمک کنیم این عزیزان هم از ایران خارج شوند و اینجا همگی دور هم خوش باشیم؟

برای پناهجویی در ترکیه چهار کیس اصلی وجود دارد:
تغییر دین، همجنسگرایی، فعالیتهای سیاسی و حقوق بشری، اعتقاد و التزام عملی به آئین بهاییت.

این فعالیتها و این مسائل باید به گونه ای باشند که بتوانید در روز مصاحبه بازجو یعنی ببخشید مصاحبه گر سازمان ملل را قانع کنید که اولا کیس ساختگی نیست، دوما موردی و مقطعی نیست و سوما خطری جدی و نزدیک را در حال حاضر متوجه شما کرده است. نکته ای که خیلی مهم است بدانید این است که مصاحبه گر سازمان ملل گرگ باران دیده است. از نظر او هر کیسی فیک است مگر اینکه خلافش ثابت شود. متاسفانه این شخص انقدر کارکشته و کار بلد است که مورد داشتیم با سوالهایش دوستانی را هم که کیس های واقعی داشته اند به تناقض گویی انداخته و ردشان کرده.

من در این جلسه نکات مربوط به کیس تغییر دین (نوکیش مسیحی) را برای شما میشکافم و در جلسه ی بعد به سه گزینه دیگر خواهم پرداخت. باز هم تاکید میکنم که قطعا بسیاری از عزیزان صمیمانه و خالصانه و بر اثر یک تحول درونی به دین مبین مسیحیت میگروند و بعدها به علت برخی فشارها و خطرها ناچار به ترک وطن میشوند. اینها پناهجویان راستین هستند و اصلا نیازی به آموزش و این حرفها ندارند و چون همه ی قطعات پازل زندگی و تغییر دین شان با هم چفت است به راحتی از پس هر مصاحبه ای بر می ایند.
ما در اینجا داریم در مورد کسانی صحبت میکنیم که بدون تحول درونی و سیر و سلوک و صرفا به قصد ساختن کیس برای اخذ پناهندگی میخواهند کیس "تغییر دین" ارائه دهند و البته سر راست ترین تغییر دین شیفت کردن از روی اسلام ناب محمدی به روی مسیحیت  است.
برای مسیحی شدن ابتدا نیاز هست با مبانی آئین مسیحیت در حد بیسیک آشنا شوید. دقت کنید که این دین کمی پیچیده تر از اسلام است اما در نهایت "یوزر فرندلی" ست و کاربری و مناسک ساده تری نسبت به اسلام دارد.
حضرت مسیح علیه السلام پیامبر مسیحیان است و او با اینکه همان خداوند است، فرزند خداوند هم محسوب میشود و در کنار این پدر و پسر یک روح القدس هم وجود دارد و نکته اینجاست که او هم بر طبق برخی تفاسیر همان خداوند است. کتاب مقدس مسیحیان انجیل نام دارد که ان هم چهار انجیل است که هر کدام با دیگری از جهاتی متفاوت است اما هر چهار انجیل مورد قبول مسیحیان است ...در مورد مرگ مسیح هم قضیه به سادگی رحلت پیامبر اکرم نیست که یک روز مشخص برایش تعطیل شود و مردم به سوگواری بپردازند...مسیح یک بار بر بالای صلیب میمیرد اما بعد از اینکه در غاری دفنش کردند باز زنده میشود و چند روزی هست و بعد دوباره میمیرد و این بار البته نمیمیرد بلکه روح و جسمش در کنار یکدیگر به عرش خدا میرود و ته تهش معلوم نمیشود که بالاخره چه روزی باید تعطیل عمومی باشد. خلاصه برای یک مسلمان که از بیرون به این دین نگاه میکند در مرحله ی اول کمی اوضاع گیج کننده است . اما خودتان را نبازید...به کلیسا بروید و بگذارید یک کشیش اینها را برایتان به آرامی توضیح بدهد. مطمئن باشید آخر سر هم متوجه نمیشوید که چی به چی هست ولی میتوانید یک کلیاتی از سخنان کشیش را به خاطر بسپارید و روز مصاحبه اگر نیاز شد عین همانها را پشت سر هم بگوئید.

یک نکته دیگر هم تا یادم نرفته بگویم که مسیحیت دین بخشش و مهربانی ست و در تعالیم مسیحی داریم که اگر کسی به این طرف صورتتان سیلی زد آن طرف صورتتان را هم باید بیاورید جلو. مورد داشتیم که دو تا از بچه های خزانه، کیس نوکیش مسیحی زده بودند که پناهندگی بگیرند و بروند ژاپن برای کار و در حالی که جلوی در سازمان ملل منتظر نوبت خود برای مصاحبه بودند، توی خودشان شوخی میکردند که یکی دیگری را هل داده، بعد آن یکی با کف گرگی جواب داده و نفر اول هم در جواب کف گرگی دو تا فیلیپینی زده و کار بالا گرفته و تقریبا همدیگر را تا حد مرگ زده اند. افسر پرونده که این رفتار غیر مسیحی را از پنجره دیده بود متوجه ساختگی بودن کیس شده و هر دو را بدون مصاحبه رد کرده. البته این عزیزان چهار ماه بعد دوباره با کیس همجنسگرایی مراجعه کردند و الان هر دو ساکن آمریکا هستند. (متاسفانه ژاپن از ترکیه پناهجو نمیپذیرد.)

مسیحی شدن یکی از روشهای کلاسیک ، تمیز و جواب پس داده برای اخذ پناهندگی ست...تنها مشکل این است که باید سالهای سال به طور مرتب و مستمر در برنامه های کلیسا و مانند آن شرکت کنید و هله لویا و ای پدر مقدس بخوانید و اگر بخواهید بپیچانید گوش تان را میگیرند و دیپورتتان میکنند به ایران.
حداقل اینجا که هستید کسی مجبورتان نمیکند به زور بروید مسجد و یا در نماز جمعه شرکت کنید.

لینک های مرتبط :

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل اول - مرز

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دوم - تجهیزات

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل سوم - پیدا کردن قاچاقبر

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل چهارم - مذاکره با قاچاقبر

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل پنجم - رد شدن پیاده از مرز

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل ششم - عبور با اسب

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هفتم - خاک ترکیه

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هشتم - شوک فرهنگی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل نهم - نایت کلاب

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دهم - دفتر آسام

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل یازدهم - ورود به شهر محل اقامت

+26
رأی دهید
-7

davood63 - تهران - ایران
خبر تازه که کیس مسیحیت هم جواب آنچنانی‌ نمیده،،نمونش خود من ،،بد از غسل تعمید ،وقتی‌ چراغ ‌ها رو روشن کردند من صلوت بلند فرستادم و گفتم انشأ الله غسل همه مورد قبول حق باشه ،، تا این لحظه که در اطلاع رسانی خدمت شما هستم یک چند سالی‌ می‌گذره و هنوز جواب نگرفتم علت‌ش هم رو نمیدونم چرا؟؟
شنبه 8 آذر 1393 - 14:28
بت شکن - مونترال - کانادا
زند عزیز طناز، سوالی دارم، آیا میتوانیم برای یک کشیش هم سنّ و سال خودمان که کمی‌ هم شبیه خودمان باشد و صد البت وارد به مسایل یک پکیج مسافرتی بگیریم و روز مصاحبه وی را به جای خودمان قالب کنیم...؟؟؟!!
شنبه 8 آذر 1393 - 17:38
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.