تله طلایی هم‌چنان قربانی می‌گیرد٬ گول پیامک‌های گنج‌یابی را نخورید

سامان رنجبر

پیامک‌های مشارکت در فروش عتیقه و سکه‌های طلا هم‌چنان قربانی می‌گیرند. توقع می‌رفت با کار پلیسی و اطلاع‌رسانی نیروی انتظامی، این داستان خاتمه پیدا کند یا دست‌کم پیامک‌های افراد ناشناس قطع شود. ولی در کمال تعجب، همین چند روز پیش بود که دوباره یکی از همین اس ام اس ها به دستم رسید.

حدود دو سال پیش چنین پیامی یک جوان تهرانی را هوایی کرد تا با خیال رسیدن به ثروتی بزرگ و به قول معروف «یک شبه پول‌دار شدن» راهی شهرستانی دور شود. داستان او و چیزی که در راه پیدا کردن گنج به سرش آمد، شنیدنی است؛ سناریویی تکراری که در چند سال گذشته قربانیان گنج‌یابی بارها برای ماموران پلیس تعریف کرده اند و شباهت این پرونده‌ها به یک‌دیگر، از فعالیت یک باند بزرگ و حرفه‌ای حکایت دارد.

همای سعادت یا دام بلا؟

فقط کافی است یک‌آن تصور کنی که واقعیت دارد؛ روستایی ساده‌ای به صورت اتفاقی کوزه‌ای پر از سکه‌های طلا پیدا کرده و در جست‌‌وجوی کمک، پیامکی نوشته و به یک شماره ناشناس فرستاده است. این شماره متعلق به تو است؛ همای سعادت روی شانه‌ات نشسته است!

کافی است یک لحظه به این خیالات دل بدهی تا هوش از سرت بپرد. پیامکی که رسید عیناً این بود: «سلام حاجی من سید قلی و هستم سمت خوزستان عشایر و دامدار هستم چند روز پیش مقداری سکه طلا زیر خاک پیدا کردم شمارت را پنا بر خدا گرفتم خودت میدونی به ابولفظل اگه میتونی کمکمون کن اینها را بفروشیم نصف برای تو نصف برای من تو را به قرآن تو رو به امام حسین به کسی چیزی نگی.»

عقل سلیم می‌گوید که یک جای کار می‌لنگد. جدا از این که متن نقطه‌گذاری نشده، مشخص است که به عمد کلماتی را غلط نوشته‌اند. در یکی دیگر از این پیامک ها، عبارت «نصم نصم» (نصف نصف) برای میزان سهم به کار رفته است!

مساله دیگر، معرفی خود به عنوان «سید» و استفاده از قسم و نام ائمه برای جلب اعتماد قربانی است. یا نویسنده ادعا می‌کند که با استخاره این شماره را گرفته است؛ یک شیوه سنتی استفاده از دین، برای فریب کاری و سوء استفاده.

هرشب خواب طلا می‌دیدم

«میثم» از روزی می‌گوید که پیامک به دستش رسید: «کار من پخش موادغذایی است و درآمدم بد نیست. وقتی آن پیام را خواندم، اول باور نکردم. فکر کردم یکی از دوستانم دارد با من شوخی می‌کند. تا این که خود طرف به من زنگ زد.»

تماس شخصی که اس ام اس را فرستاده بود، او را به فکر فرو می‌برد: «از آن روز رویاها شروع شد و مدام خیال پول‌دار شدن توی سرم چرخ می‌زد. آن مرد با لهجه روستایی صحبت می‌کرد و هی قسم و آیه می‌خورد. گفت موقع چوپانی در بیابان، کوزه‌ای پر از سکه عباسی پیدا کرده و نمی‌داند چه طور آن‌ها را بفروشد. چند بار دیگر هم تلفنی با هم صحبت کردیم تا این که دیگر قضیه برایم خیلی جدی شد.»

از مرد مشخصات کوزه و تعداد سکه‌ها را می‌پرسد و در تهران دنبال خریدار می‌گردد:«گفت تعداد سکه‌ها چهار هزار تا است. شنیده بودم دفینه اصل باید نشانی خاصی داشته باشد؛ مثلاً دو مجسمه طلایی که به آن نگهبان می‌گویند و طلسمی است که از گنج مواظبت می‌کند. از مرد پرسیدم و او گفت نگهبان هم بالای کوزه‌ها بوده و آن مجسمه‌ها را دارد.»

خلاصه این که میثم چشم‌بسته وارد بازی خطرناکی می‌شود: «دیگر دست و دلم به کار خودم نمی‌رفت. به دوستان نزدیکم وعده می‌دادم که به زودی از کار کردن خلاص می‌شوم و دوره پول‌دار شدنم می‌رسد! فقط دو نفر از دوستان صمیمی‌ام خبر داشتند و اتفاقاً هر دو هم به من هشدار دادند که این کار را نکن و دنبال این قضیه نرو. آن‌ها با عقل به قضیه نگاه می‌کردند و چیزی که من می‌دیدم را نمی‌دیدند؛ من رویای طلا می‌دیدم. »

دنبال بد چیزی آمده‌اید

پلیس فضای مجازی (فتا) هر چند ماه یک‌بار از برخورد با باندهایی که پیامک گنج‌یابی می‌فرستند، خبر می‌دهد. آرشیو خبرگزاری‌ها پر است از خبرهای دستگیری باندها و هشدار به ملت؛ اما بی‌فایده. آیا واقعا شناسایی چند خلاف کار محلی و برخورد با آن‌ها این قدر سخت است؟

قضیه وقتی مرموزتر می‌شود که بدانید وزارت اطلاعات سال‌ها است به بحث مبارزه با قاچاق چیان عتیقه و میراث فرهنگی وارد شده و موارد متعددی از سوءاستفاده بعضی ماموران در این تجارت پرسود گزارش شده است.

به گفته کارشناسان پلیس فتا، پیامک‌های گنج‌یابی اغلب به شماره‌های «رند» که معمولاً به افراد پول‌دار تعلق دارند و کدهای تهران (0912) فرستاده می‌شوند. طبیعتاً بچه‌های تهران لقمه‌های چرب‌تری هستند!

علاوه بر خوزستان و منطقه‌ای در شمال‌غربی کشور، بیش تر پرونده‌های این ماجرا در شهرهایی مثل الیگودرز، درود و ازنا که مسیر عشایر است، رخ داده‌اند.

«محمدحسن قراخانی بهار»، کارشناس آثار فرهنگی می‌گوید: «کافی است با اداره آگاهی تماس بگیرید، متوجه می‌شوید که ده‌ها پرونده کلاه‌برداری در این مناطق در حال بررسی هستند.»

میثم هم طبق آدرسی که گرفته بود، به الیگودرز سفر کرد. او تعریف می‌کند: «با آن مرد قرار گذاشتم و همراه دامادمان برای دیدن سکه‌ها رفتیم. غروب بود که او را دیدیم و در همان اتومبیل‌، یکی دو ساعتی صحبت کردیم. یک سکه همراهش بود که اصرار کردم به ما بدهد تا برای تایید کارشناس به تهران بیاورم. قبول نکرد و گفت مادربزرگم گفته اگر از سکه‌ها کم شود، اجنه اذیتم می‌کنند! باید همه‌اش پهلوی هم باشد. آن قدر اصرار کردم تا این که آخرش سکه را نصف کردم و در عوض 20 هزار تومان به او دادم. خیال می‌کردم خیلی زرنگم!»

در بازگشت به پایتخت، آن نصف سکه را پیش کارشناس عتیقه می برد و می فهمد تقلبی است: «یک‌دفعه تمام رویاهایم دود هوا شد. انگار خواب بودم و تازه چشم‌هایم باز شده باشد، فهمیدم که چه خطری از بیخ گوشم گذشته است.»

پیش از بازگشت به تهران، میثم و دامادشان برای خوردن شام به رستوران می‌روند. موقع حساب کردن پول غذا، صاحب رستوران برخورد عجیبی با آن‌ها می‌کند. میثم تعریف می‌کند: «وقتی گفتیم حساب ما چه قدر شد؟ گفت 50 هزار تومان! در حالی که جوجه‌کباب در منوی رستوران 8 هزار تومان بود. پرسیدم چرا؟ جواب داد چون برای کار دیگری به این جا آمده اید. من 50 هزار تومان را به او دادم ولی به ما گفت زودتر برگردید و پشت سرتان را هم نگاه نکنید، دنبال بد چیزی آمده‌اید! معلوم شد که قبل از ما خیلی‌های دیگر هم به همین قصد آمده‌اند و همه شهر خبر دارند.»

آن یک نفر نباشید

میثم این روزها کارش را گسترش داده و با تلاش زیاد، آدم موفقی به حساب می‌آید. او از این که با کم‌ترین ضرر از دام کلاه‌بردارها گریخته، خوشحال است. می‌گوید: «خوش‌بختانه زود متوجه شدیم و بابت سکه‌های تقلبی، پول زیادی ندادیم. حتی ممکن بود ما را به کوه و بیابان ببرند و برای دزدیدن ماشین و وسایل‌، سرمان را زیر آب کنند.»

در سال‌های گذشته موارد متعددی از دام‌های پیامکی و کشاندن افراد به مناطق خلوت به قصد فریب و اخاذی گزارش شده است. البته مال باختگان فقط از تهران نیستند و از شهرهای مختلف و حتی دوبی به مناطقی مثل الیگودرز، ازنا و درود رفته و از 10، 40 تا 150 میلیون تومان بابت سکه‌های قلب، پول داده‌اند.

با توجه به حجم بالای سکه‌ها (در یک مورد 1200 سکه تقلبی)، روشن است که یک باند حرفه‌ای با قالب‌گیری، به تولید انبوه این سکه‌ها مشغول است.

مواردی از زورگیری و ضرب و جرح قربانیان هم گزارش شده است؛ ابتدای پاییز امسال، معاون اجتماعی پلیس فتا از دستگیری و محاکمه حدود 40 نفر از این کلاه‌برداران خبر داد. او گفت: «اتفاقاً این پیامک‎ها شگرد خوب و بکری بود! ماهیت مجرمان این است که یک ساده لوح را پیدا کنند و گولش بزنند. البته الآن هم خیلی از افراد گول نمی‌خورند و طبق آمار پلیس، از هر 100 نفر، یک نفر فریب این شیوه را می‌خورد.»

به بیانی دیگر، اگر خلاف‌کاران همت کنند و شبی 100 پیام بفرستند، روزی یک مشتری خواهند داشت تا با این شیوه به قول آقای پلیس، «خوب و بکر» به فعالیت‌شان ادامه بدهند! حواس‌تان باشد شما آن یک نفر نباشید.

 

+35
رأی دهید
-3

مدافع حق - مادرید - اسپانیا
اولین کلاه بردار رستورانى اس دو دست جوجه ١٦ هزار تومن رو ٥٠ هزار پول گرفته . فضولى به کار مشترى هم کرده . اونوقت عتیقه فروشه ٢٠ تومن . خود رستورانى همه کارست اصل شارلاتان کافه داره اس همش زیر سر اونه
دوشنبه 24 آذر 1393 - 13:21
دژمن الله - روسیه - روسیه
پلیس قتا که دختر و پسرهای رقاص و آب پاش و وبلاگ نویس های منتقد نظام رو ایکی ثانیه می گیره پس اینجا چرا هیچ .. نمی خوره؟
دوشنبه 24 آذر 1393 - 18:41
فراوانی - قطر - قطر
دوست عزیز دروغگو دوست خداست این رژیم با دوستان خدا کاری نداره شما اگر خلاف نظام مقدس عمل کنید روح امام اون دنیا عربی میرقصه وگناه داره در نتیجه نظام با شما کار داره نه کسان دیگه
‌سه شنبه 25 آذر 1393 - 13:52
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.