راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل نوزدهم - انتخاب کشور مقصد - کشورهای اسکاندیناوی

شراگیم زند

هر پناهجویی بعد از مصاحبه نهایی و در صورت اینکه واجد شرایط اخذ پناهندگی تشخیص داده شود موظف است یک کشور را به عنوان کشوری که میخواهد در آن به صورت دائم اقامت گزیند به اداره پناهندگان سازمان ملل معرفی نماید. البته محدودیتهایی برای انتخاب کشور نهایی وجود دارد و فقط چند کشور معدود هستند که شما از ترکیه میتوانید به آنها رهسپار شوید. اما خبر خوب این است که تقریبا همه ی این کشورها استانداردهای بالایی برای زندگی دارند و هیچ کشور "در پیتی" در بین این انتخابها وجود ندارد. هر پناهجویی از ترکیه معمولا میتواند به یکی از کشورهای حوزه اسکاندیناوی، کانادا، آمریکا، استرالیا و در برخی موارد آلمان رهسپار شود که خب قبول بفرمائید انصافا  از سر ما هم زیاد است.

شما اگر در یکی از این کشورها کسی را به عنوان اسپانسر معرفی کنید انتخاب با خودتان خواهد بود که به کدام کشور بروید اما اگر اسپانسری نداشته باشید سازمان ملل خودش  "آن مان نواران" میکند و در نهایت شما را به یکی از این کشورها روانه مینماید...پیدا کردن اسپانسر البته زیاد سخت نیست و هرکسی به شرط اینکه خودش در کشور مورد نظر "کارتن خواب" نباشد میتواند اسپانسر شما بشود.

اما مهمترین سوالی که این وسط وجود دارد این است که از بین این کشورها کدام یک برای اخذ اقامت و زندگی دائمی  بهترین است...پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد و شما بسته به ماه تولدتان و خلق و خو و ویژگیهای شخصی خود در نهایت یکی از این کشورها را مناسب حال خود خواهید یافت...من در اینجا قصد دارم به برخی خصوصیات و ویژگیهای کشورهای ذکر شده اشاره کنم تا هر پناهجویی با توجه به خصوصیاتی که در خود سراغ دارد بتواند بهترین گزینه را انتخاب کند:

1-    کشورهای حوزه اسکاندیناوی:


اگر طبع سرد دارید و بلغمی مزاج هستید این کشورها با مزاج شما کاملا سازگار می باشند. کشورهای اسکاندیناوی بهشت افراد درونگرا، کم حرف و منزوی محسوب شده و روند خودکشی - که کمال هر انسان منزوی ست - را سرعت میبخشد...در این کشورها شش ماه از سال شب و یا لااقل دم غروب است و و شش ماه  دیگر از سال هم که روز است در واقع دم عصر محسوب میشود... اگر از ان تیپ آدم ها هستید که هر هفته در فیس بوک چسناله سر می دهید که آی باز عصر جمعه شد و امان از غروب دلگیر جمعه و آقا بیا و اینها... دور اسکاندیناوی را خط بکشید... زندگی در اسکاندیناوی یک عصر جمعه ی تمام نشدنی ست...! در مورد خلق و خوی مردم آنجا باید عرض کنم که مردم اسکاندیناوی محل سگ به یکدیگر نمیگذارند و هرکس سرش توی لاک خودش است. خلاصه اینکه جو سنگینی آنجا حکمفرماست...اخوان سالها پیش در وصف کشورهای اسکاندیناوی چه خوش سرود که:
" سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت...سرها در گریبان است...کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را...نگه جز پیش پا را دید نتواند...اگر دست محبت سوی کس یازی...به اکراه آورد دست از بغل بیرون..." و الی آخر...که این ابیات به روشنی اشاره به روحیه و خلق و خوی مردم شمال اروپا دارد...عیب دیگر کشورهای اسکاندیناوی، زبان آنهاست...زبانهای رایج در ان منطقه علاوه بر اینکه پیچیده و سخت هستند مطلقا هم در هیچ کجای دیگر دنیا به درد شما نخواهند خورد...در همان کشورهای حوزه اسکاندیناوی هم، از آنجا که مردم به ندرت با یکدیگر حرف میزنند این زبان تقریبا منسوخ شده  ولی شما به خاطر خرید کردن و یا مراجعه به ادارات دولتی و یا رفتن به دانشگاه  ناچار هستید که این زبان را بیاموزید که خب خیلی زور دارد...
اما عیب می جمله بگفتیم هنرش نیز بگوئیم...
کشورهای اسکاندیناوی بالاترین استاندارد زندگی را برای پناهجوریان دارند...خدمات اجتماعی در آنجا بیداد میکند و شما حتی اگر همه ی عمر باقالی فروخته باشید در آنجا با شما مثل یک جراح مغز و اعصاب رفتار خواهند کرد...سطح رفاه و آسایش زندگی در حد ولنجک بالاست... بلکه هم بالاتر...پناهجو به محض ورود از چنان حق و حقوق و امتیازاتی برخوردار میشود که واقعا خودش شرمنده میشود... بسیاری از پناهجویان معذب شده و صراحتا اعلام میکنند که راضی به اینهمه زحمت نیستند... پناهجو بیمه میشود و هر ماه حقوق ماهیانه اش را می آورند دو دستی تقدیمش میکنند. وی در خانه ای شیک و مدرن اسکان داده شده و در هر شهری که اقامت داشته باشد هر روز دو بار شخص شهردار به او زنگ میزند و میپرسد: " کم و کسری چیزی ندارید؟"

این سطح رفاه در کشورهای اسکاندیناوی ست...خیلی از پناهجویان تا آخر عمر آنجا حقوق پناهجویی میگیرند و برای خود یللی تللی میکنند...اگر اهل کار کردن  نیستید اسکاندیناوی بهشت **ن گشادهاست... حالا گیرم بهشتی سرد و یخزده با مردمانی بی روح و منزوی.

در درسگفتار بعد به بررسی سایر کشورهای مقصد پناهجویی خواهیم پرداخت.

لینک های مرتبط :

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل اول - مرز

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دوم - تجهیزات

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل سوم - پیدا کردن قاچاقبر

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل چهارم - مذاکره با قاچاقبر

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل پنجم - رد شدن پیاده از مرز

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل ششم - عبور با اسب

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هفتم - خاک ترکیه

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هشتم - شوک فرهنگی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل نهم - نایت کلاب

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دهم - دفتر آسام

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل یازدهم - ورود به شهر محل اقامت

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دوازدهم - کیس تغییر دین

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل سیزدهم - کیس همجنسگرایی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل چهاردهم - کیس سیاسی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل پانزدهم - کیس بهایی + یک خاطره

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل شانزدهم - پیدا کردن خانه و مبحث انرژی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هفدهم - لایف استایل

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هجدهم - کار و معاش

+18
رأی دهید
-17

mountainman - استکهلم - سوئد
بله سوئد که واقعا چنین هست ولی خوبی که افغانی ها دارن اینه که بیشتر دوستام کار میکنن و تنها دو سه نفر از بین اطرافیام هستن که سوسیال میگیرن هر سال هم سفر میرن نوش جونشون . زمانی که من اینجا قاچاقی اومدم یک راست رفتم کمپ و بعد از چند ماه که قبولیم اومد یک اپارتمان دادن که از اپارتمانهای تهران هم شیکتر بود با تمام امکانات و حقوق هر ماه به حسابی که باز کرده بودن ریخته میشد سرپرست من هم یه سوئدی بود و هنوزم که مستقل شدم هست و بهم سر میزنه و اگه مشکلی داشتم حل میکنه با خانوادش هر هفته و یا چند بار در ماه باهم بودیم . سوئدی ها مردمان خیلی خوبی هستن حتی نژادپرستاشون هم نژادپرستای خوبی هستن نژادپرست نیستن فقط نمیخوان سوئد اینقدر بار دیگر کشورهای جهان و عربی که پولدارن رو به دوش بکشه
شنبه 15 آذر 1393 - 13:39
sarang6 - ژنو - سوئیس
درود بر نویسنده این شکل مطالب
شنبه 15 آذر 1393 - 23:32
مسافر غربت - کالمار - سوئد
من به شخصه از زندگى در سوئد و کلا اروپا راضى نیستم،،،با اینکه از خودم شرکت و خونه دارم،،،ولى راحتى فکر ندارم،،،بچه هام مثل یخ هستن ،،دقیقا سوئدى سوئدى گرچه ما سعى کردیم خصوصیت شرقى بودن رو بهشون منتقل کنیم ولى اینجا متولد و بزرگ شدن،،،امید که کشورم براى زندگى مناسب شود که عطاى اروپا را به لقایش ببخشم
یکشنبه 16 آذر 1393 - 18:38
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.