راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل یازدهم - ورود به شهر محل اقامت

شراگیم زند

پس از اینکه در دفتر آسام، شهر محل اقامتتان مشخص گردید نامه ی آسام خود را میگیرید و قبل از رفتن به ترمینال تشریف میبرید دور آخر را توی آنکارا میزنید...از آنجا که نمیدانید شهری که انتظارتان را میکشد چه جور جایی ست سعی کنید به اندازه ی کافی عکسهای سلفی از خود در کنار مظاهر مدرن شهری، مرکز تجاریهای شیک، کافه های تمیز و خیابانهای زیبا بگیرید تا بتوانید در سالهای اقامتتان در شهرهای دور افتاده ی ترکیه این عکسها را به تدریج بر روی اینستاگرام و فیس بوک منتشر کنید و جلوی دوست و فامیل و آشنا آبروداری نمائید...!
بعد از اینکه با آنکارا و مظاهر زندگی شهری خداحافظی کردید به ترمینال میروید و یک بلیط یکسره به مقصد شهر تعیین شده میگیرید و سوار اتوبوس میشوید...اینجا میخواهم چند نکته ی اتوبوسی را خدمتتان آموزش بدهم...اتوبوسهای بین شهری ترکیه از نظر سرویس دهی به مسافر در حد هواپیماهای فرست کلاس ایران است...اگر در اتوبوسهای ایران شاگرد شوفر همان اول  بسته های خوراکی حاوی ساندیس، تی تاپ و تافی را به سمت مسافرین پرتاب میکند (تقریبا مشابه بسته های خوراکی امدادی که در هنگام وقوع بلایای طبیعی توزیع میشود) و تا آخر سفر هم میرود کنار راننده چرت میزند، اینجا  تقریبا هر یک ساعت یک بار شاگرد شوفر ملبس به لباس فرم در نهایت ادب و احترام با یک میز متحرک پر از ماکولات و مشروبات طول اتوبوس را طی کرده و از مسافران به معنای واقعی کلمه پذیرایی میکند...شما توی اتوبوس اینترنت خواهید داشت، میتوانید از مانیتور لمسی جلوی صندلی خود کانال های ماهواره ای را تماشا کنید و یا وارد منوی بازی شوید و پرندگان خشمگین بازی کنید. حتی میتوانید گزینه فیلم را انتخاب کنید و از بین چندین فیلم یکی را انتخاب نموده و ببینید. ولی مراقب باشید که فیلمها سانسور نشده است و داخل اتوبوس هم معمولا خانواده نشسته. در خلال یک سفر با اتوبوس،  در حال تماشای فیلمی از مانیتور مقابل بودم که به ناگاه دو هنرپیشه ی اصلی بدون اخطار قبلی هوس سانفرانسیسکو کرده و قبل از اینکه بتوانم عکس العملی نشان دهم، برهنه شده و به عمل جفتگیری مبادرت نمودند... تقریبا  تمام صندلی های دور و بر، این صحنه را دیدند و من تنها کاری که توانستم بکنم این بود که با دست تا جایی که پهنای کف دستانم اجازه میداد صفحه مانیتور را بپوشانم و لبخند بزنم.
اتوبوس هر چند ساعت یک بار در یک رستوران بین راهی توقف میکند... در برخی از این رستورانها امکانات سلف سرویس وجود دارد...اکیدا توصیه میشود که به سمت سلف سرویس بین راهی نروید و اگر هم میروید نهایتا یک یا دو نوع غذا را امتحان کنید...نکته اینجاست که هرچه تعداد انتخابهایتان بیشتر شود رقم صورتحساب به صورت تصاعدی بالا میرود...!
نگارنده در یکی از این رستورانها با خوردن یک کاسه لوبیا، یک عدد کوفته ی کوچک، کمی ماکارانی فرمی و یک چیزی شبیه بندری که مزه ی *** میداد در حالی که انتظار رقمی کمتر از ده  لیر را داشت با صورتحساب سی لیری مواجه شد...(در میدان انقلاب خودمان همین چیزها را با کمتر از سه لیر میتوانستید نوش جان کنید. آدم عیب وطنش را میگوید حسن وطنش را هم باید بگوید!) برای اینکه بدانید سی لیر چقدر زیاد است باید بگویم  در رستورانهای شیک شهر با سی لیر میتوانید مثل یکی از سلاطین عثمانی غذا بخورید...!

به محض رسیدن به مقصد و خروج از ترمینال باید دنبال آدرس پلیس باشید تا خود را معرفی نمائید. در طول اقامت خود در ترکیه به عنوان پناهجو تنها جایی که مجاز هستید سوار تاکسی بشوید همینجاست... کافیست به تاکسی بگوئید "پلیس" و دیگر کاری نداشته باشید... تاکسی خودش کارش را بلد است و شما را بعد از بردن پیش پلیس راهنمایی رانندگی، مبارزه با مواد مخدر، پلیس آگاهی و تک تک کلانتریها، سرانجام به اداره پلیس اتباع خارجی میبرد...آنجا متوجه میشوید که به جای پلیس باید میگفتید "یابانجی" . اما تا برای این تجربه شصت هفتاد لیر به تاکسی نپردازید این کلمه ملکه ی ذهن تان نخواهد شد و در حافظه ی بلند مدت شما نخواهد نشست...برای همین خواهش میکنم حتما مطابق همین دستور العمل رفتار کنید و میان بر نزنید...

در اداره یابانجی برگه ی سازمان ملل خود را ارائه میدهید...پلیس اتباع خارجی موظف است وضعیت شما را ثبت کند و برگه ی اقامت موقتی برای شما در آن شهر صادر کند...این برگه در حکم کارت شناسایی شماست و میتوانید با آن در ترکیه حساب بانکی باز کنید، ماشین بخرید، زن بگیرید، شوهر کنید، از خدمات دولتی استفاده نمائید و خیلی کارهای دیگر...اما در اداره یابانجی در بدو ورود فقط اسمتان را در یک دفتر بزرگ مینویسند و بعد کاغذی به قاعده ی نصف کف دست به شما میدهند که بر روی آن فقط یک تاریخ نوشته شده است و باید در آن روز بیائید تا مراحل ثبت مشخصات، مصاحبه و صدور کیملیک برای شما انجام شود...نکته غم انگیز ماجرا اینجاست که  این تاریخ معمولا مربوط به یک سال دیگر است و نکته خوشحال کننده اش این است که تا آن تاریخ نیازی نیست که حتما در همان شهر بمانید و هر هفته بروید دفتر حضور و غیابتان را در یابانجی امضا نمائید. اما من به عنوان معلم به شما میگویم که چموش بازی در نیاورید و توی همان شهر بمانید...هزینه ی زندگی و اجاره خانه در شهرهای بزرگ ترکیه گاه تا سه برابر بیشتر از شهرهای کوچک است.

عزیزانی که پیگیر بودند که کی به بحث شیرین و بسیار حیاتی"ارائه کیس" میرسیم خودشان را اماده کنند که در جلسه ی آتی میخواهیم در این مورد صحبت کنیم...البته تا فرارسیدن زمان مصاحبه اولیه تان در سازمان ملل که وقت ارائه ی کیس است، شما حدود یک سال زمان خواهید داشت و "ارائه کیس" قاعدتا باید دغدغه ی بعدی شما بعد از پیدا کردن خانه مناسب، کسب درآمد، آشنایی با سیستمهای حمل و نقل شهری، نحوه ی خرید، یادگیری زبان ، فرهنگ و مانند آن باشد...اما خب...آنقدر در مباحث پناهجویی این  "ارائه ی کیس" بولد شده و استرس زاست که از همان روز اول شروع این سلسله درس گفتارها سیل ایمیلها سرازیر بود که چرا در مورد انواع کیس و انتخاب کیس مناسب صحبت نمیشود...
میشود عزیزان من...در جلسه ی آتی میشود!

لینک های مرتبط :

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل اول - مرز

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دوم - تجهیزات

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل سوم - پیدا کردن قاچاقبر

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل چهارم - مذاکره با قاچاقبر

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل پنجم - رد شدن پیاده از مرز

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل ششم - عبور با اسب

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هفتم - خاک ترکیه

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل هشتم - شوک فرهنگی

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل نهم - نایت کلاب

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دهم - دفتر آسام

+14
رأی دهید
-5

بت شکن - مونترال - کانادا
سرویس و پذیرایی در اتوبوس‌های ترکیه واقعاً از پذیرایی داخل هواپیماهای ایران سر است. بین آنکارا و ازمیر ایستگاهی است بین راهی‌ به نام آفیون یک چیزی است در حد فرودگاه مثلا بین المللی شیراز..!!
جمعه 7 آذر 1393 - 10:49
P.irani - سن دیه گو - امریککا
یه چیزی رو از قلم انداخته. هجوم ماده ها به فروشگاههای کهنه فروشی و خرید لباس برای عکس انداختن و گذاشتن توی فیس بوک تا همه در ایران ببینن که چقدر خارج از اینها انسان کاملی ساخته!
شنبه 8 آذر 1393 - 06:23
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.