راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل دوم - تجهیزات

شراگیم زند

برای خروج غیر قانونی از کشور دو روش کلی وجود دارد:

    روش محترمانه
    روش غیر محترمانه.


در روش محترمانه شما با تاکسی کولر دار نشریف میبرید فرودگاه امام. با پاس جعلی سوار هواپیما میشوید و بعد از چند نوبت که توسط مهمانداران خوش بر و رو  پذیرایی شدید، در کشور مقصد پیاده شده و بعد از چک کردن مدارکتان افسر فرودگاه مقصد  با لبخندی برایتان اقامت خوشی را آرزو مینماید. این روش بین چهل تا پنجاه میلیون تومان برایتان آب میخورد و البته تضمین سوخت نشدن پولتان این است که با "آدم پرون" درست لینک شده باشید. دقت کنید که این عزیزان قاچاقچی یا قاچاقبر نیستند و "آدم پرون" نام دارند. سعی کنید در برخورد با ایشان احترام خودتان را نگاه دارید.

در روش غیر محترمانه خروجهای متنوعی وجود دارد. بسته به شرایط، ممکن است به زیر شکم خری بسته شده و محکم در جای خود فیکس شوید و بعد خر را رم بدهند به سمت مرز و یا ممکن است بروید توی پوست گوسفند و به همراه گله ای در حال چرا نرم نرمک از مرز رد بشوید. در روش گله ای همان ابتدا به شما توصیه میشود که اگر در طول مسیر قوچی به گمان اینکه میش جدید هستید به سراغتان آمد، از سر و صدا کردن خودداری نموده وحتی المقدور  شل نمائید تا ان شاء الله بدون جلب توجه و به  سلامت از مرز عبور کنید...!

بنده با دو مثال فوق فقط خواستم عمق این داستان را (البته در عمیق ترین نقاط!) نشان بدهم که دوستان بدانند  قضیه شوخی بردار نیست و به قول مرحوم نوذری "... سیزده ساله ها راه نیفتن بیان...!"

از آنجا که نگارنده، تجربه ای عینی در مورد روش محترمانه  ی خروج غیر قانونی از مرز  ندارد در این درسگفتارها به این موضوع نخواهیم پرداخت. البته یک چیزی را  همینجا  توی پرانتز خدمتتان عرض کنم که اصولا اینهایی که بدون استرس و سختی، با تکیه بر ثروت  خود به صورت "محترمانه" و با پاسهای جعلی از کشور خارج میشوند و سفر میکنند عموما آدمهای جالبی هم نیستند. آن آب پرتقالی را که مهماندار هواپیما میاورد و با لبخند میگذارد جلویشان در واقع همان "اشک دیده ی من و خون دل شماست".
 الان شما نمیفهمید چه میگویم...وقتی برایتان مراحل گذشتن از مرز را تشریح کردم تازه خواهید فهمید...!

بگذریم...در ورژن اکونومی یا غیر محترمانه، برای عبور از مرز اول باید یک قاچاقبر مناسب پیدا کنیم. برای پیدا کردن قاچاقبر به سایتهای اینترنتی اعتماد نکنید. بلند شوید و یک کوله پشتی بردارید و یک شلوار جین بپوشید و کفش کوهتان را هم به پا کنید و بروید ترمینال و با اولین اتوبوس بروید ارومیه یا سلماس... نه...اوه خدای من...! اینطور نه...پیرهنی چیزی هم باید بپوشید!  یک چیزهایی دیگر بدیهی ست و من نمیتوانم انقدر ریز بشوم و همه چیز را توضیح بدهم. اینجوری بخواهید رفتار کنید به ترمینال غرب هم نمیرسید چه برسد به ترکیه...یک زمانی فقط مغزها فرار میکردند...الان با مغز و بی مغز انگار همه میخواهند بزنند بیرون...
بگذارید حالا که هنوز راه نیفتاده ایم بگویم دقیقا در این سفر پر مخاطره چه چیزهایی نیاز خواهید داشت که چیزی جا نگذارید.
کفش کوه ضخیم – یک عدد
جوراب ضخیم – دو جفت
کوله پشتی ضخیم – یک عدد
شلوار جین ضخیم – یک قواره
لباس مناسب فصل (ترجیحا ضخیم) – دو عدد
کاپشن یا بادگیر ضخیم– یک عدد
شورت مامان دوز ضخیم – به تعداد کافی

دقت کنید که در این سفر همه چیزتان باید ضخیم باشد...بخواهید یا نخواهید شما در عبور از مرزهمواره در معرض پاره شدگی خواهید بود...علاوه بر لوازم فوق شما باید حداقل پنج میلیون تومان پول نیز به همراه داشته باشید. وجه نقد خیلی مهم است. در خروج غیر قانونی از مرز تنها یک چیز هست که اهمیت آن از پول بیشتر است و آن جیب مخفی ست که بتوانید پولتان را داخلش قرار دهید. این مساله به خاطر این است که متاسفانه مشاهده شده در پاره ای مواقع عده ای قاچاقبرنما! اقدام به لخت کردن مسافرین در میانه ی راه می نمایند. برای تعبیه جیب مخفی لباس زیرتان را فراموش کنید..کمی خلاقیت داشته باشید...مطمئن باشید اولین جایی که یک قاچاقبرنما میگردد همانجاست...!
من در این درس گفتارها نمیتوانم بگویم که جیب مخفی تان را کجا بدوزید. چون به هر حال در این کلاس علاوه بر عزیزان پناهجو و متقاضیان عبور از مرز دوستان قاچاقبرنما و گردنه گیر نیز احتمالا حضور دارند و تند تند نت بر میدارند.
زیز رز بز غز لز لز بز از سز تز وز نز...از دز از خز لز
ای بابا...این کیبورد من مشکل دارد انگار دوستان...نقص فنی کوچکی بود که الان برطرف شده.

خب...چی میگفتیم...آهان...عرضم این بود که من از بیان مناسبترین محل برای تعبیه جیب مخفی معذورم اما مطمئن هستم با کمی فکر خودتون به هر حال میتونین متوجه بشین دیگه...خبرتون مثلا مغزین!
وقتی همه ی لوازمی را که خدمتتان عرض شد برداشتید حالا میتوانید به ترمینال رفته و به مقصد یکی از شهرهای ارومیه و یا سلماس بلیط تهیه فرمائید...

بعد التحریر: عزیزان همراه و پناه پژوهان گرامی...این جلسه مقداری زمان کم اوردیم و به بحث مهم انتخاب قاچاقبر و چانه زنی بر سر قیمت نرسیدیم. ان شاء الله در جلسه ی بعدی این موارد را مو به مو برایتان خواهم شکافت.

لینک مرتبط :

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز) - فصل اول - مرز

+36
رأی دهید
-24

davood63 - تهران - ایران
بد از رسیدن به اینور آب می‌بینید که هم چین ا‌ش دهان سوزی هم نیست ،،قابل توضیح به بعضی‌‌ها خیلی‌ خیلی‌ خوش می‌گذره به طور مثل چیزی که خودم با چشمان نازنینم دیدم هم وطن‌های عزیز ما در هوائ ابری و بارونی انگلیس با عینک آفتابی راه میرند حتا در سوپر مارکت‌ها با فروشنده صریح فامیل می‌شند مخصوصاً با خانم ها
‌چهارشنبه 28 آبان 1393 - 12:20
windy1234 - لندن - انگلستان
davood63 - تهران - ایران:وصد البته هوای بارونی و تمیز خیلی خیلی بهتر از هوای کثیف و دود و پارازیت و انواع و اقسام آلودگی های دیگر است و بدیهی ست ، شما به چشمتون عینک دودی زده بودید و فکر میکردید بقیه عینک زدند
‌چهارشنبه 28 آبان 1393 - 17:55
SnakeEater - تهران - ویران
(زیز رز بز غز لز لز بز از سز تز وز نز...از دز از خز لز) که پس از حذف حروف ز زاید میشود (زیر بغل لباستون از داخل)؛ البته به نظر من که خیلی جای هوشمندانه ای هم برای جیب مخفی نیست.
‌چهارشنبه 28 آبان 1393 - 20:46
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.