قاتل مادر و دختر به زندگی برگشت

فرهیختگان : پسر جوان که مادر و خواهرش را به‌طرز هولناکی کشته و به دوبار قصاص محکوم شده بود، پس از جلب رضایت پدرش از مجازات مرگ رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.
رسیدگی به این پرونده از شامگاه دهم دی 90 به‌دنبال کشته‌شدن یک مادر و دختر در خانه‌شان در ملارد در دستور کار پلیس قرار گرفت. پسر 19 ساله‌ای به‌نام پیمان سراسیمه از خانه پدرش در خیابان دانش غربی ملارد شهریار بیرون دوید و از همسایگان کمک خواست. پیمان فریاد می‌کشید: «خواهر و مادرم را کشتند.»همسایه‌ها که هراسان از خانه‌هایشان بیرون دویده بودند وقتی قدم به خانه قدیمی گذاشتند با صحنه هولناکی روبه‌رو شدند. گلوی مادر 40 ساله به نام «ملاحت» و دختر 14 ساله‌اش «معصومه» بریده شده بود. همان موقع پلیس به قربانگاه رفت و رسیدگی به جنایت را در دستور کار قرار داد. پیمان به ماموران گفت: «امشب وقتی وارد خانه‌مان شدم جنازه‌های خونین مادر و خواهرم را دیدم و شوکه شدم. نمی‌دانم چه کسی آنها را کشته است.» پلیس آگاهی شهریار در نخستین گام به پرس‌و‌جو از همسایگان پرداخت و مشخص شد عصر دهم دی، این پسر با مادر و خواهرش جر و بحث کرده و همسایه‌ها صدای آنها را شنیده بودند. در شرایطی که نوک پیکان اتهام به سوی پیمان چرخیده بود، لباس‌های خونین این پسر در کنار یک پمپ آب پیدا شد. به این ترتیب پیمان در بن‌بست اطلاعاتی قرار گرفت و به ناچار لب به اعتراف گشود. او گفت: «چندی پیش به دختری به نام «نسیم» علاقه‌مند شدم و با هم قول و قرار ازدواج گذاشتیم. مادرم که به بیماری‌ ام‌اس مبتلا بود وقتی فهمید قصد ازدواج دارم از من خواست درسم را ادامه دهم و بعد از خدمت سربازی به فکر ازدواج باشم.»وی ادامه داد: «در شرایطی که به هیچ چیز به جز ازدواج با نسیم فکر نمی‌کردم دختر مورد علاقه‌ام را به خانه‌مان دعوت کردم تا مادرم را ببیند. مادرم اما با حرف‌هایی که به نسیم زد من ‌را سرافکنده کرد. دختر مورد علاقه‌ام قهر کرد و دیگر جواب تلفن‌هایم را نداد. عصر دهم دی بر سر همین ماجرا با مادرم جر و بحث کردم. در آن بین، خواهرم داد و فریاد کرد که او را به داخل اتاق هل دادم و در را قفل کردم. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم مادرم را به قتل رساندم. چند لحظه بعد خواهرم را هم مثل مادرم کشتم. زمانی به خودم آمدم که کار از کار گذشته بود. خیلی زود لباس‌های خونی را کنار پمپ آب رها کردم و به خیابان دویدم. می‌خواستم با صحنه‌سازی، همسایگان و پلیس را گمراه کنم.»  این پسر در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیای‌دم به دوبار قصاص محکوم شد. حکم در شعبه هفتم دیوان عالی کشور تایید شد و زمان زیادی برای اجرای حکم باقی نمانده بود که پدر پیمان که تنها ولی دم بود اعلام گذشت کرد. به این ترتیب پیمان دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.  در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز به ریاست قاضی «باقری» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، پیمان جنایت خانوادگی را انکار کرد. او مدعی شد تحت فشار روانی، کشتن مادر و خواهرش را گردن گرفته بود.  وی گفت: «من وقتی وارد خانه شدم با جنازه‌های خونین مادر و خواهرم روبه‌رو شدم. همان موقع مادرم را در آغوش گرفتم به همین خاطر لباس‌هایم خونی شد. از ترسم لباس‌ها را پشت پمپ آب پنهان کردم و به خیابان دویدم.»  پیمان درباره علت اختلاف با مادرش گفت: «مادرم می‌گفت باید تکلیف درس و سربازی‌ام را روشن کنم، به همین خاطر با هم درگیر بودیم، اما اختلاف ما به حدی نبود که مادر و خواهرم را بکشم.» سپس پدر پیمان روبه‌روی پنج قاضی ایستاد و گفت: «با مرگ همسر و دخترم تنها شده‌ام. حالا پیمان تنها فرزندی است که دارم و راضی به مرگش نیستم. او نزدیک به سه سال است که در زندان است و تقاضا دارم در مجازاتش تخفیف دهید و او هر چه زودتر آزاد شود.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. پیمان طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی به سه تا 10 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهد شد.

+21
رأی دهید
-14

shahramareia - تهران - ایران
باید اعدام میشد ادمی که به مادر خودش رحم نکنه به کی تو جامعه رحم خواهد کرد؟.
‌چهارشنبه 28 آبان 1393 - 11:52
مهدخت - برن - سوئیس
خاک بر سر این بچه نبودش بهتر از بودنش است اخه مگر مادر دیگه پیدا میشه این فرزند ستون خانواده را خراب کرده بخشش درمورد چینین بچه هایی اشتباه محض است
‌چهارشنبه 28 آبان 1393 - 12:12
Farshad98979695 - جاکارتا - اندونزی
این موجود اگرهم إعدام نشه باید ابد بهش بدن چون وجودش برای جامعه واقعا خطرناکه
‌چهارشنبه 28 آبان 1393 - 13:55
aashena - اتاوا - کانادا
من نمیفهمم در همچین جنایتی چرا پدر را مجری قانون میکنند مگر پدر میتونه فرزندش را مجازات کنه؟
‌چهارشنبه 28 آبان 1393 - 15:01
azadi2011 - تورنتو - کانادا
جالب است که هیچ کدام از دوستان به این فکر نکردید که این جوان ورفتارش محصول جامعه ای است که در آن زندگی می کنید۰ مگر نخواندیم که نامزدش را آورده خانه به مادر وپدرش نشان بدهد ولی با او چگونه برخورد شد والی آخر۰۰۰مادر وخواهرش هم قربانیان همین فرهنگ مسلط شدند که روحشان شاد و آنگاه قانون مسخره ی ولی دم و چه۰۰۰۰این جوان مشکل دارد و باید درمان شود و ۰۰۰۰۰
‌چهارشنبه 28 آبان 1393 - 23:37
فراوانی - قطر - قطر
حالا برو با عشقت زندگی خوشی را شروع کن
‌پنجشنبه 29 آبان 1393 - 10:22
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.