قتل دوست صمیمی بر سر حسادت

جوان 31 ساله وقتی سر قرار شوم با دو دوست قدیمی‌اش رفت، نمی‌دانست پای در توطئه خونین آنان گذاشته است.


22 مردادماه سال جاری فردی با مراجعه به کلانتری 122 دربند گفت برادرم کامران که 31 ساله است از یک هفته گذشته با خودرواش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.
با تشکیل پرونده قضایی و به‌دستور بازپرس، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
کارآگاهان در نخستین اقدام به ردیابی خودروی پژو 207 متعلق به مرد گمشده دست زدند و در کمتر از 24 ساعت خودرو به صورت بلاصاحب در شهرستان ساوه و بدون چهار حلقه لاستیک پیدا شد. همزمان با پیدا شدن خودرو، مشخصات «کامران» نیز در سیستم جامع پلیس ثبت و مشخص شد جسد وی یک روز پس از ناپدید شدن بدون هیچ‌گونه مدارک شناسایی در شهرستان آبسرد دماوند  داخل یک ساختمان متروکه پیدا شده است.
با   شناسایی جسد از سوی خانواده مقتول، بررسی تیم پزشکی قانونی «اصابت سه تیر به ناحیه سر» و همچنین‌«اصابت جسم تیز به ناحیه گردن، کتف و پهلو» را نشان داد.
با تشکیل پرونده با موضوع «قتل عمد» و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند مقتول به قصد ملاقات با دو نفر از دوستانش به‌نام‌های «سینا» 26 ساله و «سهراب» 22 ساله از خانه خارج شده است، بلافاصله سینا و سهراب 18 شهریورماه- 33 روز پس از جنایت- دستگیر و برای انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شدند.
سینا و سهراب در تحقیقات نخست منکر هرگونه اطلاع از مرگ کامران شده و خود را بی گناه معرفی کردند، اما با توجه به اقدام‌های پلیسی به‌عمل آمده، ناچار لب به اعتراف گشوده و ضمن اعتراف به ارتکاب جنایت، انگیزه خود از این جنایت را «حسادت خود به وضعیت خوب مالی مقتول و خانواده اش» عنوان کردند.
متهمان در اعتراف‌های خود به کارآگاهان گفتند: کامران از دوستان صمیمی ما بود اما چون وضعیت مالی خوبی داشت و خودروی پژو 207 سوار می‌شد، همیشه به او حسادت می‌کردیم تا اینکه پس از چند باری که وضعیت مالی خودش را نزد ما برجسته و پررنگ کرد، ما نیز برای انتقامجویی تصمیم به سرقت خودروی پژو 207 و قتل کامران گرفتیم.
سهراب در خصوص شب جنایت گفت: «عصر 15 مردادماه با کامران در یک پیتزا فروشی در منطقه ولنجک قرار ملاقات گذاشتیم، کامران با خودروی پژو 207 به محل آمد و تا ساعت 10 شب در خیابان‌های تهران مشغول دور زدن بــــودیم؛ نیم ساعت بعد طبق نقشه قبلی، به باغ یکی از بستگانم که از قبل کلید آنجا را به امانت گرفته بودم رفتیم. روبه‌روی باغ و در حالی که من در صندلی شاگرد راننده نشسته بودم، بدون هیچ بهانه‌ای با کامران درگیر شدم و با کلت کمری که از قبل خریداری کرده بودم، سه تیر به سر کامران شلیک کردم و پس از برداشتن تمامی مدارک شناسایی، او را از ماشین بیرون انداخته و چند ضربه نیز با چاقو به او زدم.
سهراب در ادامه اعتراف‌هایش به کارآگاهان گفت: هنگام درگیری، سینا را برای نگهبانی به سر کوچه فرستاده بودم؛ زمانی که کامران را از ماشین به بیرون پرتاب کردم، سینا را صدا زده و او را [با سلاح] تهدید کردم تا با چاقو چند ضربه به کامران بزند. سپس جسد را همان جا رها کردیم و با سرقت خودرو از محل متواری شدیم. برای پانسمان دستم که هنگام درگیری زخمی شده بود به درمانگاهی در غرب تهران رفتم و پس از درمان به خانه رفتیم. مدتی با خودرو دور می‌زدم تا اینکه همراه سینا خودرو را به شهر «نوبران» [از توابع شهرستان ساوه] برده و بعد از بازکردن لاستیک‌های آن، خودرو را رها کردیم و سرانجام لاستیک‌ها را در تهران فروختیم، گوشی تلفن همراه کامران را فروخته و مدارک شناسایی وی را نیز داخل سطل آشغال انداختیم.
با اعتراف متهمان به مخفی کردن سلاح کمری استفاده شده در جنایت، داخل خودروی متعلق به سینا، خودروی 206 وی مورد بازرسی دقیق قرار گرفت و علاوه بر یک قبضه سلاح کمری، مبلغ 10 هزار دلار نیز پیدا شد. متهمان در ادامه تحقیقات با اعتراف به مسروقه بودن دلارها از داخل خودرو اعلام کردند مبلغ 10 هزار دلار را از یکی از دوستانشان سرقت کرده‌اند.
سرهنگ کارآگاه «آریا حاجی زاده» معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهمان به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر شد و هر دو متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.»

+31
رأی دهید
-2

eydad - مونترال - کانادا
... بعد هم رفتیم خانه و ننه بابامان هی قربانمان رفتند و افتخار میکردند به پسرشان. ما هم که کار را مثل پروفسور موریارتی بذون عیب و نقص انجام داده بودیم و فکر نمیکردیم پلیسی در کار باشد و راست گفته اند که تهران شهر هرت است انتظار دستگیری نداشتم. این بود انشای من.
شنبه 22 شهريور 1393 - 13:57
elali - ساکرامنتو - امریک
ﻭاﻩ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭاﻧﻲ ﺷﺪﻥ, ﺣﺎﻻ ﻓﺮﺩا ﻛﻪ ﻣﻴﺨﺎﻥ اﻋﺪاﻣﺸﻮﻥ ﻛﻨﻦ ﻣﻴﺎﻥ ﻭاﺳﺸﻮﻥ ﻛﻤﭙﻴﻦ ﻣﻴﺰاﺭﻥ
شنبه 22 شهريور 1393 - 15:45
negeen - کلن - آلمان
آخه یعنی‌ چی‌، مگه الکیه که به این راحتی‌ آدم میکشین،، مگه عاقبتش رو اعدام نمیبیننن، بخدا دیونه شدن مردم ما،،،
شنبه 22 شهريور 1393 - 21:02
azadi2011 - تورنتو - کانادا
Elali- آیا شما متوجه شدید که این جنایت برای چی انجام شده. ۰ برای حل یک مشکل اجتماعی فراگیر از این دست چند نفر باید همدیگر را بکشند و قاتلین هم آنگاه اعدام شوند تا شما موافقین اعدام درک کنید که راه حل مشکلات اجتماعی قتل و اعدام نیست ( اعدام هم خودش یک نوع قتل است).
شنبه 22 شهريور 1393 - 22:58
faranak-montreal - مونترال - کانادا
به همین راحتی‌ به این میگن شهر هرت و پرت
یکشنبه 23 شهريور 1393 - 08:40
nima13591111 - تهران - ایران
به نظر نمیرسه که انگیزه صرفاً حسادت باشه. یا حرفای اینا رو سانسور کردن و یا هنوز انگیزه اصلی رو اعتراف نکردن ولی حدس میزنم قضیه ناموسی یا چیزی تو این مایه هاست.
یکشنبه 23 شهريور 1393 - 09:24
raha1984 - هامبورگ - المان
خاک تو سرتون بشه ! عوضیها !
یکشنبه 23 شهريور 1393 - 12:44
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.