شرحی از ماجراهای اخیر قتلهایی برای سرقت
قتل هولناک زوج ثروتمند در خانه ویلایی
فرهیختگان: مرد آشنا که با انگیزه سرقت، زن و شوهر جوان را بهطور هولناکی کشت و جنازه آنها را به آتش کشید، با گذشت بیش از یک سال از جنایت تکاندهنده لب به اعتراف گشود.
رسیدگی به این پرونده از بهار 92 به دنبال وقوع یک فقره آتشسوزی عمدی در خانهای ویلایی در شهرستان رشت در دستور کار پلیس آگاهی این شهرستان قرار گرفت. با مهار آتشسوزی، پلیس وقتی به خانه مورد نظر رفت با جنازههای سوخته زن و مرد صاحبخانه روبه رو شد. شواهد نشان میداد این زوج جوان با ضربههای جسم سخت به سرشان کشته و سپس جنازههایشان در حمام خانه به آتش کشیده شده است.
جنازهها در حالی با هماهنگی قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شد که فرضیه جنایت با انگیزه سرقت قوت گرفت.
آثار درگیری و شکستگی بر بدن قربانیان نمایان نبود و بررسیها نشان میداد این زن و مرد به احتمال فراوان قربانی جنایت یک آشنا شدهاند.
پلیس در نخستین گام از تحقیقها به بررسی میدانی و پرسوجو از همسایهها پرداخت. به دنبال جمعبندی اطلاعات و اقدامات فنی سرانجام پلیس نخستین سرنخ را به دست آورد. یکی از همسایههای این زوج به پلیس گفت:زن و مرد جوانی را دیده که هراسان از خانه زوج جوان خارج میشدند. به دنبال چهرهنگاری رایانهای یکی از بستگان نزدیک این زوج به نام «فرشاد» شناسایی شد. پلیس این مرد را بازداشت کرد اما او خود را بیگناه خواند و مهر سکوت بر لب زد. با گذشت بیش از یک سال از جنایت تکاندهنده سرانجام دیروز مرد جوان لب به اعتراف گشود.
این مرد گفت: از مدتی پیش نقشه سرقت از خانه زن و شوهر ثروتمند را کشیدم. چون با آنها رفت و آمد داشتیم همراه همسرم به آنجا رفتیم و من با آبمیوه مسموم زن و شوهر جوان و همسرم را بیهوش کردم.
وی ادامه داد: چون معتاد بودم همان جا مواد مخدر شیشه مصرف کردم و دست و پای زن و شوهر جوان را با طناب بستم. سپس با چکش به سرشان کوبیدم و جنازههای آنها را به حمام خانه بردم و به آتش کشیدم.
وی گفت: همان موقع پول و طلاها و وسایل با ارزش خانه را جمع کردم و پس از بیدار کردن همسرم از خواب از آنجا فرار کردیم. در میان راه ماجرا را برای همسرم گفتم. اما هرگز فکر نمیکردم یکی از همسایههای آنها ما را هنگام خروج از خانه ویلایی دیده باشد.
به دنبال اعترافهای تکاندهنده این مرد، همسرش نیز حرفهای شوهرش را تایید کرد و «فرید» با قرار قانونی بازداشت شد تا بهزودی صحنه جنایت را بازسازی کند.
پروندههایی که افراد به قصد سرقت دست به جنایت میزنند، کم نیستند.
اعتراف مادر و پسر خلافکار به قتل راننده پراید
مادر و پسری که یک راننده میانسال را کشته بودند و خودروی وی را دزدیده بودند از سوی پلیس آگاهی مازندران بازداشت شدند.
دهم خرداد امسال پیکر پتوپیچ و نیمسوخته یک مرد ناشناس در اطراف پارک جنگلی «شهید زارع» ساری پیدا و رازگشایی ماجرا آغاز شد.
در بررسیها مشخص شد قربانی «مرتضی» نام دارد و از مدتی پیش با یک مادر و پسری خلافکار به نامهای «نوشین» و «کیانوش» در ارتباط بوده است. با کشف این سرنخ این مادر و پسر بازداشت شدند و خودروی قربانی در پارکینگ خانهشان کشف شد. آنها اعتراف کردند با انگیزه سرقت «مرتضی» را به حاشیه شهر کشاندند و پس از قتل و به آتش کشیدن جنازه خودروی او را سرقت کردند.
حکم مرگ برای قاتل پیرزن ثروتمند
همچنین یک مرد جوان که پس از دزدیدن سند خانه خاله پدرش، پیرزن ثروتمند را کشته و جنازهاش را در فریزر پنهان کرده بود در دادگاه پای میز محاکمه ایستاد و به قصاص محکوم شد.
بامداد بیستودوم تیر 91 مرد 31 سالهای به نام «رامین» به اداره آگاهی پایتخت رفت و از ناپدید شدن خاله پدرش که بازنشسته آموزش و پرورش بود و پس از مرگ شوهرش به تنهایی در خانهای در «زعفرانیه» زندگی میکرد، خبر داد.
تلاش برای افشای راز ناپدید شدن این پیرزن بینتیجه مانده بود که پلیس دریافت سند خانه 200 متری این زن ثروتمند دزدیده شده است. با افشای این موضوع، پنج مظنون از جمله یکی از بستگان پیرزن به نام «رامین» تحت بازجویی قرار گرفتند اما همگی خود را بیگناه خواندند.
دو ماه از ناپدیدشدن این پیرزن گذشته بود که همسر «رامین» به نام «صفورا» با پلیس 110 تهران تماس گرفت و گفت جنازه یخزده یک پیرزن در یخچال فریزر انباری خانهاش قرار دارد. همان موقع ماموران به انباری این خانه واقع در کوی «فراز» سعادتآباد رفتند و با پیکر منجمدشده پیرزن روبهرو شدند. در آن بین رامین به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: چندی پیش که به خانه خاله پدریام رفته بودم چشمم به سند شش دانگ آنجا افتاد. سند را برداشتم اما خاله «تاجی» متوجه این موضوع شد و ما با هم درگیر شدیم. در آن گیر و دار، پیرزن را هل دادم که جمجمهاش به دیوار خورد و جان سپرد. من جنازه را به انباری خانهام بردم تا آن را در فرصت مناسبی سربه نیست کنم.
این مرد که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شده بود به قصاص محکوم شد. او درباره انگیزهاش از نگه داشتن جنازه در فریزر خانه گفت: میخواستم خانه را بفروشم به همین خاطر جسد را دو ماه در فریزر نگهداری کردم تا در صورت لزوم از اثر انگشت او برای فروش خانه استفاده کنم.
قاتل پیرزن مهربان پای چوبه دار
یک زن میانسال نیز که با همدستی دختر 14سالهاش پیرزن مهربان را قربانی دزدیدن النگوهایش کرده بودند، محاکمه شدند و حکم سنگین آنها در دیوان عالی کشور تایید شد.
عصر ششم مرداد 89 به کلانتری «پاکدشت» خبر رسید زن 75 سالهای به نام «گوهر» در خانهاش در روستای «جیتو» کشته شده و طلاهایش به سرقت رفته است.
در نخستین گام از تحقیقها مشخص شد همان روز یک زن میانسال و یک دختر نوجوان با دستپاچگی از خانه «گوهر» بیرون رفتهاند.
کارآگاهان چهره فرضی متهمان را ترسیم کرده و «فاطمه » و دختر 14سالهاش «شادی» را که بهعنوان خدمتکار در خانههای این روستا کار میکردند و به خاطر اعتیاد دست به دزدی میزدند، بازداشت کردند.
«فاطمه» در بازجوییها گفت: من و دخترم از خیابان میگذشتیم که با گوهر روبهرو شدیم. پیرزن خرید کرده بود و به سختی پاکتهای میوه را در دست گرفته بود. گوهر از دخترم خواست به او کمک کند و پاکتهای میوه را به خانهاش ببرد. وقتی مقابل خانه پیرزن رسیدیم او تعارف کرد تا در گرمای تابستان شربتی بنوشیم. وقتی وارد خانه پیرزن شدیم و چشممان به طلاهای پیرزن افتاد فکر دستبرد به سرمان زد. من دهان گوهر را گرفتم و دخترم با قیچی النگوهای او را برید و از دستش خارج کرد. میخواستیم از خانه بیرون برویم اما از ترس داد و فریاد پیرزن و آبروریزی، روسریای را دور گردنش پیچیدم ولی قصد کشتن او را نداشتم. این زن پس از محاکمه به قصاص، سه سال زندان و 74ضربه شلاق محکوم شد و «شادی» نیز به پنج سال زندان و 74ضربه شلاق محکوم شد. این رای در شعبه 13 دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.
قتل آرایشگر بینالمللی و سرقت 40 میلیاردی
بامداد هجدهم آبان 89 به کلانتری 102 پاسداران خبر رسید از محل زندگی زن 55 سالهای به نام «ناهید» که آرایشگر بینالمللی بود و فقط شش ماه از سال را در ایران زندگی میکرد بوی تعفن به مشام میرسد. ماموران وقتی قدم به ساختمان گذاشتند با پیکر بیجان این زن میانسال روبهرو شدند.
شواهد نشان میداد به گاوصندوق این زن دستبرد زده شده است. به این ترتیب پلیس به بررسی ماجرا پرداخت و سرانجام یک مرد 30 ساله به نام «علی» را بازداشت کرد. این مرد گفت: از سالها پیش «ناهید» را میشناختم و به خانهاش رفت و آمد داشتم. او قول داده بود اگر ازدواج کنم و زنم را به خانه او ببرم هدیه ارزشمندی به ما میدهد. من هم پس از ازدواج، به همراه زن 19 سالهام «فاطمه » به خانه زن ثروتمند رفتم.
در میهمانی پاگشایی به «ناهید» آبمیوه مسموم خوراندم و سر کمد رفتم تا طلاهایش را بدزدم، اما او یکباره متوجه ماجرا شد و داد و فریاد راه انداخت. من و همسرم هم که هر دو به مواد مخدر شیشه معتاد هستیم او را خفه کردیم و برای باز کردن گاوصندوق خانه اعیانی از یک مرد قفلساز کمک گرفتیم. وی ادامه داد: ما پس از باز کردن در گاوصندوق با چهار میلیارد تومان پول و تراول چک روبهرو شدیم و پولها را بین خودمان تقسیم کردیم.
زوج جنایتکار در شعبه 74دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند و «علی» به قصاص و همسرش به اتهام معاونت در قتل به 15سال زندان محکوم شد.