عتراف دروغ به سرقت از سوی خواستگار دختر دروغگو
جوانی که به خاطر ترس از خانواده دختر مورد علاقهاش دزدی را به گردن گرفته بود، رازگشایی کرد.
«جواد» 24 ساله حدود چهار ماه پیش خیلی اتفاقی به دختری علاقهمند شد. پسر جوان رؤیاهای زیادی در سر داشت و تنها آرزویش ازدواج با این دختر بود اما او میترسید در این باره چیزی به خانوادهاش بگوید. جواد بیتاب و بیقرار به خانه مینا رفت تا مقابل در چند دقیقهای همدیگر را ببینند. آنها گرم گفتوگو بودند که ناگهان برادر مینا از راه رسید. پسر جوان نمیدانست چکار کند، مینا هم با ترس و وحشت از او خواست به داخل خانه بیاید و خودش را مخفی کند. جواد با عجله وارد انباری شد، او داخل کمد بزرگی خودش را مخفی کرد، اما برادر مینا به سراغ کمد رفت. او در را باز کرد و با دیدن جوانی غریبه، مجال نداد و شروع به کتککاری کرد. در این لحظه پسر دیگر خانواده هم سر رسید، جواد کتک زیادی از این دو برادر خورد. آنها دست و پایش را بستند و موضوع را به پلیس 110 اطلاع دادند. تا زمان رسیدن مأموران پلیس، جواد صحبتهایی را میشنید. تازه فهمید مینا قبلاً ازدواج کرده و طلاق گرفته است. او پشیمان بود، یاد حرفهای مادرش افتاده بود که میگفت:
-جواد، دختری که به راحتی در کوچه و خیابان با تو دوست میشود شایسته یک عمر زندگی مشترک و تشکیل خانواده نیست. در همین افکار بود که مأموران سر رسیدند، ترسیده بود و نمیدانست چه دروغی بگوید. به چشمان برادران مینا که نگاه کرد تصمیمش را گرفت. او اعتراف کرد برای سرقت وارد این خانه شده است. مأموران پلیس جواد را به کلانتری انتقال دادند، بازجوییهای ابتدایی از جواد کلید خورد و او یک شب تا صبح در بازداشتگاه ماند. فرصت خوبی که سرش را حسابی به سنگ زمانه کوباند؛ لحظههای سرد و تاریکی که به قول پدرش به او فهماند یک من آرد چند تا فتیر میشود. جواد راز این ماجرا را فاش کرد و در اعترافاتی گفت:فکر میکنم بزرگترین شجاعت، پذیرفتن اشتباه است، باید بروم و دستهای مادر و پدرم را ببوسم. باید اعتراف کنم اشتباه کردهام.
تصورم این بود که چون آنها سواد درست و حسابی ندارند عقبمانده هستند ولی حرفهایشان درست بود. باید این حرفها را قاب طلا بگیرم. نزدیک بود برای خودم پرونده سرقت درست کنم. وی افزود: من دزد نیستم اما وقتی در خانه مینا از سوی برادرانش تحویل پلیس داده شدم برای حفظ آبروی این دختر دروغگو گفتم دزد هستم و پشیمانم. بنابر این گزارش، وقتی تجسس از مینا نشان داد که داستان جواد واقعیت دارد وی از جرم سرقت تبرئه شد.