خاطرات یک جمع کننده دیش ماهواره!

امروز از پادگان مارا سوار مینی بوس کردند و گفتند که باید برویم غرب تهران، اول نگفتند برای چه کاری، بعد که رسیدیم منطقه مورد نظر، فرمانده برایمان توضیح داد که غرب (منظورش غرب تهران نبود،خارجی ها بود) با استفاده از ابزارهای ارتباطی می خواهد که فرهنگ مارا تخریب کند، به همین خاطر این همه کانال ها روی ماهواره های هات برد، عرب ست، ترک ست اون یکی چی بود زیر ترک ست، آها، یاه ست ( همه را می دانست) گذاشته که مردم ما برنامه های صداوسیمای خودمون را ول کنن و برن سراغ اونا و مزخرفات شونو نیگاه کنن،به همین خاطر ما امروز می خوایم بریم به جنگ این غربی ها.

روزنامه ابتکار روز یکشنبه درادامه این مطلب به قلم امیر فضل الهی که خاطرات یک جمع کننده دیش ماهواره را بیان می کند به نقل از وی نوشت: فرمانده وقتی احساس کرد خوب توجیه شدیم،گفت که به یه محله میریم که چند مجتمع مسکونی هست که پشت بامشون هر نیم متر یه دیش ماهواره و توی بالکناشون چندتاچندتا هست و هرچی هم که همین صداوسیمای خودمون درباره مضرات این ماهواره برنامه پخش کرد، مردم اصلا نگاه نکردن که یه خورده ارشاد بشن، اینه که امروز می ریم و از طریق عملیات «راپل» بالای سرشون فرود میاییم و غافلگیرشون می کنیم، این چندماه خیلی آموزش دیدیم.

ما رفتیم اونجا دیدیم اووه چقدر بشقاب روی پشت بام هاشونه، انگار سفره چیدن می خوان غذا بخورن، ما رفتیم اونجا یک کیفی می داد.

با پا همچین می زدیم زیر این دیشا که این به اون می خورد و اون به اون یکی، مثل دومینو همیجور روی پشت بام می افتادن.

خم کردنشون خیلی باحال بود،پاتو می گذاشتی وسط دیش بعد با دستت لبه شو می گرفتی و به طرف داخل فشار می دادی، یه دفه یه دیش دایره تبدیل به یک حلبی لوله شده می شد.



در یه فرصت که تنها بودم، گوشی کوچک موبایل را از توی جورابم درآوردم، روشن کردم و یه اس. ام. اس به بابا زدم که «دارن میان».

بابا هم جواب داد: «ممنونتم پسرم خوشحالم که دختر نشدی»، اشک توی چشام جمع شد.

هر وقت که می خوان دیش ها را جمع کنن فورا به بابا خبر می دم و بابا هم زود هم خودش جمع می کنه و هم به همسایه ها خبر میده.

همسایه ها هر وقت منو می بینن یه جوری بهم سلام می کنن که انگار بچه شونو از یه گروگانگیری 10میلیارد تومنی نجات دادم، یک همچین وضعیتی من تو محل دارم.

بعد هم که کارمون تموم شد یه اس. ام. اس زدم به یاشار بهش خبر دادم که دیش های جدید آماده کن.

همین امروز ما روی پشت بوم دو مجتمع نزدیک به 80 دیش را جمع کردیم و بردیم،یک مارمولکیه،همین که مامورا از جمع آوری دیش برمی گردن، او خودشو به سرعت به محل می رسونه.

حالا هم که گفته میشه می خوان با جرثقیل بالابر برن تو بالکن خانه ها، شاید به اندازه عملیات «راپل» جواب بده ولی به اندازه اون کیف نمیده.

+147
رأی دهید
-5

منوچهری - کرمان - ایران
واقعیتی تلخ در متنی طنز و شیرین , جالب بود.
دوشنبه 2 تير 1393 - 04:38
biparva-jan - تهران - ایران
به به! به به! عموزاده حاکم! خسارت به اموال مردم؟!
دوشنبه 2 تير 1393 - 04:18
bobo88 - بروکسل - بلژیک
خاطره نبود.یه جوک واقعی بود.خیلی باحالدبود باید فیلمش کنن اینو
دوشنبه 2 تير 1393 - 06:09
rezahiz - دوسلدورف - آلمان
چه چیزهایی واسه دولت ایران مهم شده و وقت سرباز به چه مزخرفاتی هدر میره...جالبه ماهواره هنوز تو ایران یه معضل فرهنگی واجتماعی به حساب میاد....خلایق هرچه لایق
دوشنبه 2 تير 1393 - 08:44
kabootar - لاهور - پاکستان
آتیش های زیر خاکستر
دوشنبه 2 تير 1393 - 10:44
محمد محمد - یزد - ایران
میخوان مردم را با این کارها سرگرم کنند . وگرنه راحت میتونند جلوی نصب مجدد را بگیرند . بیایند جلوی هر مجتمع یک مامور بزارند . تا ببینیم چه کسی جرات میکند برود و دیش نصب کند . میخوان هم بازار فروش داشته باشند و هم مردم را عصبی کنند
دوشنبه 2 تير 1393 - 10:46
سرسره - اهواز - ایران
دیوانه خانه ای بنام ایران
دوشنبه 2 تير 1393 - 12:28
shady_sho - تهران - ایران
مال ماروهم شکوندن دستشون درد نکنه واقعا چون یه مدتی بودمیخواستیم شبکه ریورروهم وصل کنیم هی امروزفردا کردیم وقتی برادران نیروی انتظامی عین دزدها اومدن پشت بونمون و همه دیشارو ترکوندن منم فرداش به ماهواره ای زنگ زدم اومد شبکه ریورو چندتای دیگه رو هم ردیف کرد و اینجاست که آدم یاد این ضرب المثل مییفته که میگن عدوشودسبب خیر اگرخداخواهد....
دوشنبه 2 تير 1393 - 20:42
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.