سرقت‌های سریالی باند خانوادگی با یک عروسک

فرهیختگان: زن و شوهر معتاد به شیشه که به همراه پسرشان، یک باند سرقت از اماکن را تشکیل داده بودند و برای گمراه کردن فروشندگان از یک عروسک به‌عنوان نوزادشان استفاده می‌کردند، هنگام اجرای نقشه سرقت از سوی پلیس بازداشت شدند.
ساعت 22 روز 21 فروردین و از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110، دستگیری سه سارق به کلانتری 151 یافت‌آباد اعلام شد.
با حضور ماموران کلانتری در خیابان 15 متری دوم جنوبی و انجام بررسی‌های نخست مشخص شد دو مرد به همراه یک زن جوان در حالی که قصد فرار با یک خودروی سواری پژو را داشتند پس از انحراف خودرو از مسیر اصلی و اصابت با تیر چراغ‌برق، توسط مردم دستگیر شدند.

کشف بچه تقلبی از متهمان


در بازرسی اولیه از متهمان علاوه‌بر کشف سه افشانه اشک‌آور و همچنین اموال سرقت‌شده از مغازه فروش تجهیزات برقی، ماموران کلانتری موفق به کشف یک عروسک شدند که بنا بر اظهارات صاحب مغازه، این عروسک در طول زمان اجرای نقشه سرقت از سوی سارقان در اختیار عضو زن گروه سارقان قرار داشته و این‌گونه وانمود می‌شد که عروسک یک طفل واقعی است.

پرونده در پلیس آگاهی


با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «سرقت اماکن» و به دستور شعبه دوم دادیاری دادسرای امور جنایی تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.


اظهارات شاکی پرونده


صاحب مغازه فروش لوازم برقی پس از حضور در پایگاه پنجم پلیس آگاهی، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: «ساعت 21:45 روز 21 فروردین امسال دو مرد و یک زن برای خرید لوازم برقی به مغازه مراجعه کردند و پس از دقایقی درحالی که زن جوان یک بچه همراه خود داشت، به بهانه نگهداری بچه به داخل ماشین رفت. آن دو مرد نیز برای خرید در مغازه ماندند. آنها یک صورت‌خرید به من دادند و من نیز هر جنسی را که می‌گفتند برایشان می‌آوردم. هنگام انتقال اجناس خریداری‌شده به داخل خودرو، سارقی که در داخل مغازه بود از من درخواست یک آیفون تصویری را کرد و من نیز برای آوردن آیفون به سمت قفسه‌ها رفتم؛ زمانی که داشتم به سمت قفسه‌ها می‌رفتم زنی که در داخل ماشین نشسته بود مرتب همسرش را صدا می‌زد و عنوان می‌کرد بچه سرش درد می‌کند. در همین زمان متوجه شدم آنها قصد متواری‌شدن از محل را دارند که به دنبال ماشین دویدم و از در سمت راننده آویزان شدم. با این وجود راننده با سرعت شروع به حرکت کرد و تقریبا مسافتی بین 30 الی 40 متر مرا روی زمین کشید. همزمان با حرکت خودرو، سارقی که در صندلی عقب ماشین نشسته بود نیز از پشت گردن مرا مورد ضرب و شتم قرار می‌داد تا خودرو را رها کنم که در نهایت راننده ابتدا با یک عابر و در ادامه با یک تیر چراغ‌برق برخورد کرد و متوقف شد.»

اعترافات خانواده دزد


با آغاز تحقیقات از متهمان مشخص شد متهم اصلی پرونده به نام جعفر 43 ساله یکی از مجرمان سابقه‌داری است که هشت فقره سابقه دستگیری به اتهام ارتکاب جرائم مختلف را در پرونده خود دارد و آخرین‌بار نیز در اردیبهشت‌ماه سال 91 دستگیر و روانه زندان شده است. دومین متهم دوم پرونده به نام ابراهیم 19 ساله نیز فرزند جعفر است که به همراه پدر و همسر سوم پدرش به نام ملیحه 24 ساله در سرقت‌ها شرکت داشت.
در ادامه تحقیقات مشخص شد جعفر و ملیحه، هر دو به مصرف موادمخدر از نوع شیشه اعتیاد دارند. در ادامه متهمان ضمن اعتراف به سرقت‌های مشابه در شهرهای مختلف به‌ویژه تهران و کرج، درخصوص شیوه و شگرد سرقت‌های خود گفتند: «فقط کافی بود که در داخل مغازه یک نفر حضور داشته باشد. به بهانه خرید به داخل مغازه مراجعه می‌کردیم و پس از انتقال اجناس خریداری‌شده به داخل خودرو، در یک لحظه و پس از پاشیدن اسپری به صورت مغازه‌دار از محل متواری می‌شدیم.»
سرهنگ گزافی، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: «با توجه به اعترافات متهمان به ده‌ها فقره سرقت مشابه در شهرهای مختلف به‌ویژه تهران و کرج، از ‌همه شهروندان و به‌ویژه کسبه و مغازه‌دارانی که با این شیوه مورد سرقت قرار گرفتند دعوت می‌شود برای شناسایی متهمان به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.»

+29
رأی دهید
-4

hossein+87 - ایران - ایران
ماشالا. چه خانواده محترمی!
‌سه شنبه 26 فروردين 1393 - 13:24
دوستدار - استهکلم - سوئد
بدبختها چه کار کنند , بی کار بودن و برای اینکه از گرسنگی و بی موادی جانشان را از دست ندهند , مجبور شدن ریسکهای را انجام دهند که در نهایت موفق نشدن و دستگیر شدن. در کشور امام زمان دزدی کردن و خلاف کردن مسائلی است که در روز مردم با ان روبه رو هسند و امریست عادی , در دولت ایران که دولت نایب امام زمان است , رهبر دزد ریس جمهور دزد وزیرها دزد نمایندگان دزد همه و همه دزد هستند.
‌سه شنبه 26 فروردين 1393 - 14:38
کبالت3 - کرج - ایران
حالا بگو ایرانی ها اهل کار جمعی و تیمی نیستن .یه روز پدر خانوواده به فرزندانش گفت هر کدام یه ترکه چوب بیارن ...بقیه اش رو مطمئنا هیچکدوم نشنیدید و حدس هم نمیتونید بزنید کبلائی.
‌سه شنبه 26 فروردين 1393 - 20:17
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.