ذوق زدگی کودکان نوپا از دیدن پدر

+75
رأی دهید
-1

nimaaa - نیویورک - امریکا
پدرم رو خیلی دوست دارم وقتی بچه بودم همیشه ساعت 4 میرفتم سر کوچه وامیستادم تا پدرم از سر کار برگرده چه روزهای خوبی بود
‌پنجشنبه 21 فروردين 1393 - 13:40
biparva-jan - تهران - ایران
پدری که پسر جمشید دانایی فر هیچ وقت نمیتونه از دیدنش ذوق زده بشه. افسوس!
‌پنجشنبه 21 فروردين 1393 - 15:56
leonardo - ریوو - برزیل
باز خوبه پدرش سرباز نیست که اون دوستمون MIrZADEH I ESHGHI بیاد بد و بیراه بگه به بچه و سگو کلا همه و متهمشون کنه که دارن ذوق میکنن برای پدر جنایتکارشون.کماندانته چگوارا می فرمایند بچه ذوق کرد بزن تو گوشش حتما یک لگد هم به سگه بزن.
‌پنجشنبه 21 فروردين 1393 - 16:24
raha1984 - هامبورگ - المان
من هنوز هم از دیدن پدرم ذوق میکنم به قول خودشون دختر عشق باباشه ! عشق و دوست داشتنی مثل عشق پدر و مادر وجود نداره ! اون هم پدر و مادرهای ایرونی
‌پنجشنبه 21 فروردين 1393 - 20:55
علیرضا خان - لندن - انگلستان
پدرم جون منه همه زندگیم, اولین شخص توی دنیا برای من.. مثل فرشته همه چیشو برای بچه هاش خواسته از مادرم شنیدم که وقتی ماها در بچگی شبها از خواب پا میشدیم پدرم میگفته تو بخواب من نگه میدارم تا مبادا مادرم اذیت شه و روی شیرش ناثیر بزاره.مثل مادر مراقب ما بوده و هست.بیشترین خاطرات زندگی من با پدرمه.کاش میشد خدا از عمر برداره بزاره روی عمر پدرم.
جمعه 22 فروردين 1393 - 01:46
raha1984 - هامبورگ - المان
leonardo اون دوستمون خیلی حال و اوضاعشون حاد و مشکل داره !!
جمعه 22 فروردين 1393 - 07:40
kolah-ghermezi - ونکوور - کانادا
تن همهٔ پدر مادرها صحیحو سلامت باشه برای ما هم همچنین. امیدوارم که سایه پدر مادر از سرتون کم نشه، امین.
جمعه 22 فروردين 1393 - 08:48
کبالت3 - کرج - ایران
بچه من وقتی میومدم خونه چشمشو میبست که مثلا نبینمش بزرگتر که شد کلاهش رو میکشید رو چشمش و مثلا قایم میشد بازم بزرگتر که شد سرش رو میکرد زیر تخت در حالی که تنش بیرون بود بعد من باید دنبالش میگشتم و مثلا پیداش میکردم راستش بعضی وقتا از بهره هوشیش نا امید میشدم اما خوشبختانه چنین نشد و حالا حسرت کودکی برا خودم موند.
جمعه 22 فروردين 1393 - 18:47
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.