ماجرای تکان دهنده مرد افغانی که به دخترانش تجاوز می‌کرد

روزنامه شرق: پس از قتل مرد افغان و بازداشت قاتل او، دختران افغان که به‌عنوان اولیای دم در دادگاه حاضر شده‌ بودند، مدعی شدند سال‌های طولانی مورد آزار جنسی پدرشان قرار گرفتند و به همین دلیل از قاتل او شکایتی ندارند.

ماجرای تکان دهنده مرد افغانی که به دخترانش تجاوز می‌کرد

این دختران وقتی در جایگاه حاضر شدند تا شکایت خود علیه متهمان را مطرح کنند به جای اعلام شکایت جزییات زندگی پردردشان را توضیح دادند و گفتند چطور به‌عنوان یک فرد بی‌هویت از ابتدای تولدشان در ایران زندگی کردند و حتی جرات شکایت از پدرشان را نداشتند.

در ابتدای جلسه محاکمه شفیعی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفر‌خواست به قضات شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران گفت: جسد مردی به نام حیدر حدودا ۴۰ ساله روز ۲۳ بهمن سال گذشته در حاشیه بزرگراه آزادگان پیدا شد. ماموران متوجه شدند جسد متعلق به مردی افغان است؛ آنها با آثار برجای‌مانده در محل حادثه توانستند اولیای‌ دم را شناسایی کنند و مشخص شد آنها در جریان قتل حیدر بودند و خودشان موضوع را به پلیس گزارش ندادند. بررسی‌ها نشان داد حیدر توسط چهار مرد به نام‌های رضا‌‌، علی، عباس، رسول و همسر حیدر به نام شکیلا به قتل رسیده ‌است. پلیس متوجه شد شکیلا آن روز در خانه خواهرش بوده و با همکاری پسران خواهرش و داماد او، حیدر را به قتل رسانده‌اند.

نماینده دادستان ادامه داد: «متهمان بعد از شناسایی از سوی پلیس بازداشت شدند و در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کردند. آنها جزییات را شرح دادند و صحنه قتل نیز بازسازی شد.»

دختران چه گفتند
در ادامه دختران مقتول یک به یک در جایگاه حاضر شدند؛ آنها که هیچ‌کدام اوراق هویتی و سواد ندارند به جای شکایت از قاتلان پدرشان از زندگی پردرد خود و ظلمی که در سال‌های زندگی‌شان بر آنها رفته ‌بود گفتند.

اولین دختری که در جایگاه حاضر شد سحر ۲۷ساله ‌بود او گفت: اگر پدرم کشته ‌شد به خاطر کارهای خودش بود؛ او خیلی ما را اذیت می‌کرد و به ناموس همه چشم داشت، او به هیچ ‌چیز اعتقاد نداشت و هیچ‌کس را دوست نداشت. ما هم جایی را نداشتیم که شکایت کنیم و کسی را نداشتیم که از ما حمایت کند. قبل از اینکه ازدواج کنم، پدرم شب‌ها به سراغم می‌آمد و آزارم می‌داد، بچه ‌بودم و نمی‌دانستم باید چه کنم. بعد که ازدواج کردم از دست پدرم راحت شدم او خیلی آدم بدی بود و به خاطر بدی‌های خودش کشته‌ شد. به همین دلیل هم نمی‌خواهم قاتلانش مجازات شوند.

سپس عزیزه دختر ۱۷ ساله در جایگاه حاضر شد؛ او که بیشترین آزار را از سوی پدرش دیده‌ بود گفت: وقتی که بچه ‌بودم پدرم شب‌ها به سراغم می‌آمد و اذیتم می‌کرد، وقتی ازدواج کردم بارها مورد آزار جنسی پدرمان قرار گرفته بودم. البته من تنها قربانی پدرم نبودم خواهرانم و حتی برادر ۱۲ساله‌ام هم از دست او در امان نبودند. خیلی بچه‌ بودم و نمی‌دانستم باید چه کنم؛ به‌خصوص اینکه پدرم مردی عصبانی بود و خیلی ما را کتک می‌زد. تنها حامی ما مادرم بود، او خودش را جلوی پدرم می‌انداخت تا وقتی پدرم کتک می‌زد آسیب کمتری به ما برسد. شب‌ها هم سعی می‌کرد پدرم را در اتاق پیش خودش نگه دارد. از دست پدرم عاصی شده‌ بودیم زندگی برایمان سیاه ‌بود. ۱۲ساله بودم که پدرم در قبال گرفتن مبلغی پول من را شوهر داد. یک سال بعد بچه‌ای به دنیا آوردم و پدرم زیر پای شوهرم نشست تا مرا طلاق دهد. بالاخره طلاقم را گرفت و دوباره به خانه پدرم برگشتم. در یک خیاطی چرخکار بودم و کار می‌کردم. دوباره آزارهای پدرم شروع شده بود، خسته‌ به خانه می‌رسیدم و وقتی می‌خواستم بخوابم پدرم به سراغم می‌آمد و آزارهایش را شروع می‌کرد.

من که بزرگ شده ‌بودم می‌دانستم باید مقاومت کنم. فریاد می‌زدم و با پدرم دعوا می‌کردم، او کتکم می‌زد می‌گفت باید به حرفش گوش کنم اما من مقاومت می‌کردم و او با کمربند دنبالم می‌کرد. مادرم خودش را جلو می‌انداخت که من آسیب نبینم. گاهی تا صبح من را کتک می‌زد.

عزیزه‌ ادامه داد: بعضی وقت‌ها پدرم از من پول می‌خواست و می‌گفت باید با مردان غریبه رابطه برقرار کنم؛ خودش چند پیرمرد را که از دوستانش بود به خانه می‌آورد و از من می‌خواست با آنها رابطه داشته باشم اما من مقاومت می‌کردم، او چندین بار من را به خاطر این مقاومت‌ها با پایپ سوزاند. هر روز صبح سر کار می‌رفتم و چند ساعتی روی میز کارم می‌خوابیدم. چون پدرم شب‌ها یا سراغ خودم می‌آمد یا سراغ ثریا خواهر ۸ ساله‌ام می‌رفت یا برادر ۱۲ ساله‌ام را آزار می‌داد. آنها نمی‌دانستند چطور باید از خودشان دفاع کنند. هر وقت صدای فریاد ثریا یا برادرم علی را می‌شنیدم از خواب می‌پریدم و برای کمک به سمت آنها می‌رفتم. چون هیچ اوراق هویتی هم نداشتیم کسی به حرف‌مان گوش نمی‌کرد. فقط مادرم بود که از ما دفاع می‌کرد.

زن ۱۷ساله سپس آثار سوختگی روی دستانش را به قضات نشان داد و گفت: نتیجه مقاومت من در برابر پدری که می‌خواست تجاوز کند این آثار سوختگی است. پدرم خیلی من را می‌زد و می‌سوزاند. او برادر ۱۲ساله‌ام را معتاد به شیشه کرد و به ثریا هم شیشه می‌داد که بکشد تا نتواند در برابرش مقاومت کند. برعکس دختران که عاشق پدرشان هستند من از پدرم متنفر بودم. ما در ایران به دنیا آمدیم اما چون مجوز نداشتیم نتوانستیم درس بخوانیم و برده پدرمان شدیم. در این مدتی که او فوت شده حتی یک‌بار هم سر خاکش نرفتم و تازه به آرامش رسیده‌ام. مرگ حق او بود. درخواست دارم برای کمک به ما مادرم را آزاد کنید؛ او برای دفاع از من این کار را کرد.

شرح قتل از زبان متهمان
سپس رضا متهم ردیف اول که داماد باجناق مقتول هم هست در جایگاه قرار گرفت، او گفت: من اتهامم را قبول دارم و با همکاری برادران زنم دست به این قتل زدم. البته من از ماجرای تجاوز حیدر به دخترانش خبر نداشتم اما روز حادثه وقتی که می‌خواستم با برادران همسرم سر کار بروم دیدم فاطمه خواهرزن ۱۲ساله‌ام گریه می‌کند. او خیلی ترسیده ‌بود و بدنش می‌لرزید. محکم به مادرش چسبیده‌ بود و حرف نمی‌زد. از مادرزنم پرسیدم چه شده جواب نداد. فاطمه لباس مدرسه به تن داشت و کیفش هم روی دوشش بود. فکر کردم کسی در خیابان اذیتش کرده ‌است دوباره اصرار کردم، مادرزنم گفت وقتی که فاطمه در اتاق بود حیدر به او حمله کرد و قصد تجاوز داشت اما فاطمه فرار کرد. خیلی ناراحت شدم. به شکیلا همسر حیدر و خاله همسرم گفتم، چرا به شوهرت اجازه می‌دهی این کارها را بکند؟ آن‌وقت بود که شکیلا گفت دختران خودش هم مورد آزار حیدر قرار می‌گیرند و کاری از دستش برنمی‌آید. آنقدر عصبانی بودم که کنترل خودم را از دست دادم به سراغ حیدر رفتم و با او دعوا کردم بعد با کمک برادران همسرم او را کشتم.

این مرد درباره نحوه قتل گفت: من دستانش را گرفتم شالی را از زیر گلویش رد کردم و به پشت گردنش آوردم بعد علی شال را کشید عباس و رسول هم روی پا و کمرش نشستند تا اینکه جان باخت. ما ۳۰ سال است در ایران زندگی می‌کنیم. چون در افغانستان امنیت نبود و ناموس‌مان در امان نبود به ایران آمدیم آن‌وقت خودی به ناموس‌مان تجاوز کرد. او باید می‌مرد البته قبول دارم که مرتکب جرم شدیم اما حیدر آدم کثیفی بود.

در ادامه سایر متهمان هم در مورد اتهامی که به آنها وارد شده ‌بود از خود دفاع کردند. آخرین متهم شکیلا همسر ۳۵ ساله حیدر بود، او گفت: حیدر برای ما زندگی نگذاشته‌ بود یک لحظه از دستش آرامش نداشتم. سعی می‌کردم بچه‌ها نزدیکش نباشند. شکایت هم نمی‌توانستم بکنم. البته من در قتل نقشی نداشتم اما وقتی فرزندان خواهرم به سراغش رفتند تا بکشندش مقاومت نکردم.

+99
رأی دهید
-20

free life australia - سیدنی - استرالیا
خوب شد که مرد .حقش بود تو همه کشورا از این چیزا زیاده .تو ایران خودمون که فراون .امیدوارم که از این به بد زندگی خوبی‌ داشته باشید
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 15:01
دنیای وحشی - تهران - ایران
دست همگیشان درد نکند .احسنت .آفرین .صد بارک الله . درمورد هویتشان نیز بایستی ایران سرو سامانی به وضعیت بخصوص جوانان افغانی که درایران به دنیا می آیند بدهد .درغیراینصورت انصاف نخواهد بودکه بی هویت و سرگردان و بلاتکلیف درکشوری که به دنیا آمده اند زندگی کنند.آنهایی که درایران به دنیا می آیند ایرانی محسوب می شوند .ولو پدرومادرشان غیر ایرانی باشند.
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 15:03
lucina - تهران - ایران
ای خدا چرا اینقدر دنیا بیرحم شده چرا آدما همه عوض شدن چرا به جای بهره بردن از زیبای‌های دنیا فقط زشتی هاش گیر ما میافته
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 15:09
Matilda71 - سوئد - سوئد
۲۷ ساله و بیسواد جمهوری کثیف اسـ... کلاهش رو بندازه بالا که به این طفل معصوما اجازهٔ تحصیل نداده چون که افغانی هستن و لعنت بر این مرد کثیف حقش بود که تیک تیکش میکردن
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 15:12
lucas71 - اوپسالا - سوئد
فرد به قتل رسیده ۴۰ ساله بود و دختر اولش ۲۷ ساله یعنی‌ شخص به قتل رسیده در سنّ ۱۳ سالگی ازدواج کرده. و در همان سال هم بچه در شده است. این قضیهِ جوراأی به هم نمی خوره شاید قاتلها دست به یکی کردن با خانواده مقتول .. اما سراسر این داستانها برای آزاد شدن قاتلان است
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 15:33
anty mola - اربیل - عراق
هر دم از باغ اسلام بری میرسد ---ازقتل و جنایت خبری میرسد.....ایرانی ،افغانی ،هندی، کورد ،آذری ،پارسی همه ازدست فرهنگ منحط اسلام ضربه خورده اند.
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 15:44
shataragh - روسلاره - بلژیک
اگه این کثافتو به من میدادنش خوار خرشو میجویدم
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 15:48
Warrior in london - لندن - انکلیس
بیجارها افقانیهای بدبخت تو ایران هم باید درد غربت تحمل کنن هم اذیتهای ایرانیهای نزاد برست هم ازار و اذیت خودیاشون
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 15:48
cantona - شاهین شهر - ایران
واقعا افغان ها آدمهای زجر کشیده و مظلومی در کشور ما هستند. بارها شاهد توهین های مردم به این انسانهای زحمتکش بودم ، فقط به جرم اینکه افغانی هستند. آدم خوب و بد همه جا هست اما اینکه به خاطر جرایم چند افغانی تمام افغان را مجرم بدانیم خیلی بد است. فکرش را بکنید اگر در کشور های دیگر با ما ایرانیها شبیه رفتاری که ما با افغان ها میکنیم، میکردند چقدر دردناک بود.
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 15:49
bawafa1385 - هامبورگ - المان
من مسائل جنائی زیاد دیدم. من مسائل جنائی زیاد خواندم. من حیوانات جنایتکار زیادی را دیدم.من حیوانات بی شرف که نام انسان را یدک میکشند زیاد بر خورد داشتم . ولی باور کنید بی شرف تر از این جانور وبی عاطفه تر از این عمله من تا کنون ندیدم و نخواندم. عجب بی شرفی بود این پفیوز . عجب بی عاطفه ای بود این بی ناموس . عجب جانور رذلی بود این جانی
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 16:07
vahid2591 - کرج - ایران
بایدبه این متهمین عزیزجایزه یونسکواهداشود.درودبه شرفتون.
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 16:27
roxana_110 - تهران - ایران
اولین باره که از قتل یه ادم خوشحال میشم دم قاتلا گرم آفرین وای چقدر خوشحالم! اامیدوارم نسل چنین حیوانات وحشی بخشکه که مثل سوسک بچه پس نندازن بعد هم بلای جون بچه هاشون بشن! واااااااااای بازم خوشحالم!!
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 16:14
a.ahooraei - كلن - المان
اینو دیگه هیچ انسانی تاب تحملش را نداره. منم بودم شاید همین کار را میکردم و شاید با عذاب بیشتری برای این مرتیکه کثیف. تف به شرف نداشتت. مگه حتمآ باید چماق و شلاق و شمشیر بالای سرت باشه تا کمترین مسایل انسانی را رعایت کنی؟ مردک پفیوز میلیونها آته ایست توی جهان زندگی میکنند, که اعتقادهای خرافی ندارند, اما به انسانیت معتقدند چرا که هر روز اونو تجربه میکنند تو به کمترین روابط هم معتقد نبودی . یا معتقدین وحشی هستید یا بی اعتقاد حیوان صفت! لعنت به گورت.
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 16:17
sunia - استراليا - استراليا
چه مسخره دخترش ۲۷ سالشه اونوقت مادر ۳۵ یعنی‌ ۸سالگی بچه به دنیا آورده؟؟؟؟
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 17:15
gharibe UAE - ابوظبی - امارات
باید میگرفتنش و عذابش میدادن
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 17:32
Azadikhah - تكسل - هلند
عجب آدمهایی توی این دنیا پیدا میشن
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 18:07
mahdi_tala - لندن - انگليس
عدم پس فطرت که مگا همینه.. در مورد افغانعای مهاجر در ایران: همه میدونیم که دارد مهاجر‌های افغان از هیچ حقوقی بهره‌مند نیستند . برای مثل ، هر سال برای رفتن به مدرسه مبلقیرو دریافت میکنن حتا الان سالانه یه مبلقت هنگفتی رو دارن میگرن. و برخورد ایرانیها که همه شاهدش هستین (از پلیس گرفته تا مردم عادی............
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 18:08
adsi - شانگهای - چین
نکته قابل تو جه اینکه چطور پدر 40 ساله و مادر 35 ساله دختر 27 ساله دارند؟؟؟!!!
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 18:17
Mahyar-Tpour - تـهـران - ایـران
جالبه دولت شُغال صفت ما به فلسطینی ها که کاملاً غیر ایرانی هستن و در جنگ 8 ساله ضدّ ما جنگیدن همه جوره کمک میکنه ولی افغانی ها که ایرنی الاصل هستن حق تحصیل ندارن!!!
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 18:21
Pezhman - وين - اتريش
شناسنامه به این بنده خداها بدهید.همی‌ ما در این ظلم شریک و مقصر هستیم.
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 18:21
greentree - تهران - ایران
افغانی‌ها رو اسلام بیچاره کرده و پاکستان ،
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 18:30
nader46 - لندن - انگليس
اینو یکراست بفرستید زندان قزوین،،اونم حبس ابد بدون بخشش
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 18:50
milad bandar - بندرعباس - ایران
چقدر کثیف.مرگ هم براش کمه
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 19:34
fanoos - ويبورگ - دانمارك
طفلکیا سواد ندران وقتی‌ آدم سواد نداشته باشه سنو سالشم نمی‌فهمه معلوم نیس شاید مرد و زن بیشتر از این سنی‌ که میگن باشن بعدم تو افغانستان دخترو پسرهای زیادی هستن که در سن خیلی‌ پایین ازدواج می‌کنن
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 20:56
AFGPersian - مالمو - سوئد
از انسانیت چیزی باقی نمونده. از خودم خجالت میکشم
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 21:14
delmorde - یوتوبوری - سوئد
این داستان برام عجیبه. مرده 40 ساله بوده و دختر بزرگش 27 ساله خب، 9 ماه دوران حامله گی رو اضافه کنی انوقت مرده 12 ساله بود که با زنی که انموقع 8 سالش بوده ازدواج کرده و زنه در همان سن حامله شده، راستی مسخره نیست؟!! خوب انها میدانند در کشوری زندگی می کنند که از رهبرش دروغگو است تا تمام مسولانش. پس پرواضح است که قاضی هم دروغ انها را راست بپذیرد. مشکوک میزنه این قتل دادگاه اگر واقعا محل دادگستر باشه می باید بیشتر تحقیق کنه. اما درمورد رفتار با افغانها البته همه انها بدنیستند اما وقتی بین مردمی از کشوری میهمان چندتا جنایتکار و دزد میشوند حق بدهید که میزبانان نسبت به همه بدبین شوند چون روی پیشانی کسی ننوشته. در همین سوئد هم اگر همان رفتار را کنند مردم و دولت همان عمل را می کنند که در ایران. شاید بدتر. اما اینجا افغانها مراقب رفتار خود هستند. درمورد تحصیل باید دولت ایران اجازه دهد چون حقشان است. و این خواست همه مردم ایران است.
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 21:33
golenaz - تامپره - فنلاند
مرگ کمشه، آشغال، نکبت،عوضی‌،بیمار ،جانی........نمی‌شه با هیچ کلمه‌ای اینو توصیف کرد من که کم آوردم،این اصلا آدم بود؟؟؟چه زمونه‌ای شده آدم توی خونه یه خودش امنیت نداره...بدبخت بچه هاش به جایی‌ که از بیرون به خونه پناه بیارن از خونه به بیرون پناه میبردن،تًف به گورش
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 22:31
naseem - بخارست - رومانی
آقای green TERI از باکستانی جماعت بدجور ضربه خوردی ظاهرا
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 22:53
ekman - شیراز - ‫ایران
‫بخاطر قتل چنین فردی ،یک روز حبس هم زیاد است،کار درست و منطقی این بود که او را به قانون واگذار میکردند،و همین حرف ها را در محکمه میزدند،صد در صد محکوم به مرگ میشد،وقتیکه گره ایکه با دست باز میشود،نباید با دندان باز کرد.قاتلین بهرحال بخاطر تعصب دست به این عمل قتل زدند،ولی اگر قانون در حقشان تخفیفی هم قائل شود،بازهم مدتی را بخاطر شخصی حیوان صفت در حبس خواهند گذراند که متأسفانه دست و بال قاضی بسته است و قانون از حق خودش نمیتواند بگذرد،در غیر اینصورت سنگ روی سنگ بند نخواهد آمد .
‌پنجشنبه 19 آبان 1390 - 23:55
اريانا_ادلايد_استراليا - ادلاید - استرالیا
در کشوری که شعار نهضت سواد اموزی با سواد کردن بچه ٧ساله تا پیرمرد ٧٠ ساله بود یعنی که بی سوادی باید ریشه کن میشد بچه های افغانی فقط به جرم بی مدرکی از تحصیل محروم میشدند. در ضمن اون کثافت هم بدتر از اینا حقش بود.
جمعه 20 آبان 1390 - 00:15
rashidvalami - رشت - ایران
عجب حکایت غم انگیزی.خیلی زجرکشیدن بدبختها.
جمعه 20 آبان 1390 - 01:03
همه فن حریف - تهران - ایران
باید زودتر از این حرف ها این حیوون رو میکشتن.
جمعه 20 آبان 1390 - 05:35
gol andam - زوريخ - سويس
کاش دلهامو به بزرگی بچگی بود. . کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را. . از نگاهش می توان خواند. . کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم. . کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود. . کاش قلبها در چهره بود. . اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد. . و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم. . سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست. . سکوتی را که یک نفر بفهمد بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد. . سکوتی که سرشار از ناگفته هاست. . ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد. . سکوتی که یک نفر در این دنیا هست که آنرا می فهمد. . یک نفری که برات یه دنیا ارزش داره و بدون اینکه در کنارت باشه سکوتت رو می فهمه. . یک نفر که ……. . دنیا را ببین…
جمعه 20 آبان 1390 - 12:52
bawafa1385 - هامبورگ - المان
در افغانستان یک نژادی هست که طالبان از نظر ژنیتیک باین نژاد همخوانی دارند. این قوم یا گروه یا قبیله سنگدل ترین بی شرم ترین و بی عاطفه ترین حیوانات در لباس انسان هستند.این قبیله همانهائی هستند که امریکائیها پس از ورود بافغانستان اینها را در داخل یک ورزشگاه جمع کردند و از بالا همه را بمب باران نمودند.من خانواده های زیاد افغانی را در المان میشناسم بسیار انسانهای محترمی هستند اما یک افغانی دیگری که در اینجا پناهنده شده و تا کنون اداره خارجی ها چندین بار این مردک را احضار نموده بسیار حیوان بی شرفی است.مثلا تمام کمک های اداره احتماعی را بیک فردی در جنوب المان حواله میکند و از 8 بچه خود در ماه با یک کیسه ارد و مقدار لوبیا پذیرائی میکند. از نظر رفتاری بسیار بیشخصیت و عمله بنحوی که چندین بار پلیس این را برای مذاکره احضار نموده. خلاصه باید بگویم اینها یک قبیله در افغانستان هستند شناخته شده و بسیار بسیار بی احساس و بی شعور . والله ادم در کلمات کم میاورد باور کنید
جمعه 20 آبان 1390 - 13:04
reza_can - تورنتو - کانادا
کشتن انسان با هر عذری محکوم است در تمام دنیا قانون همیشه از قربانی دفاع میکند اگر این شخص متجاوز توسط قانون به حبس ابد محکوم می شد فرصتی پیدا می کرد تا اعمال خود را مرور کند .البته پدیده اصلی این گونه جنایات پایین بودن سطح فرهنگ و بی سوادیست که مقصر اصلی دولت است که اهمیت نمی دهند در کشورهای پیشرفته این جور انسانهای را مریض روانی میدانند و اول سعی میکنند انها را معالجه کنند
جمعه 20 آبان 1390 - 16:11
shish taiha - رتردام - هلند
reza_can -تورنتو- کانادا . اگه این اتفاق بر سر خانوادهٔ خودت می‌افتد ،باز هم همین نظرو داشتی ؟.
شنبه 21 آبان 1390 - 00:15
عمر عمری - هرات - افغانستان
دوستان سلام. من خودم یک افغان هستم, و این را باید همه شما قبول کنید که در همه دنیا خوب و بد پیدا میشود, تمام کامنت های شما را خواندم بعضی از شما دوستان واقع بینانه کامنت داده بودید اما بعضی کامنت ها واقعاً مرا رنجاند. هر کس میگوید افغان ها همه بد هستن اشتباه میکند ... ما افغانهای عزیزی داریم که شاید به خوبی شان به تمام دنیا یافت نشود. اما همچون اشخاص که حتی به فرزند خو رحم نمیکنند باید به جزای اعمال شان رسانده شوند...حتی اگر او شخص به دست خودما افغان ها میبود باز ما میفهمیدیم که چیطور جزائش را بدهیم... فکر کنم انسان بودن مهم تر از فلان کشور بودن است...
شنبه 21 آبان 1390 - 13:15
massoudoslo - اسلو - نروژ
بابا uk / من اشتباه میکنم یا اینکه درست میفهمم !؟ هرجا که ایرانی ها به بچه ها و زنان تجاوز میکنن تو خبراتون از کلمه اذیت و آزار جنسی استفاده میکنید ولی اینجا تو این خبر مستقیم از کلمه تجاوز استفاده کردید ! چرا !؟ صادقانه میگم ،افغانی ها اینجا تو اروپا از ایرانی ها تو اینجور مسائل مرتب تر هستند .
دوشنبه 23 آبان 1390 - 01:26
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.