توانایی زبان فارسی در معادل‌سازی - مقاله ایی از دکتر محمود حسابی

توانایی زبان فارسی در معادل‌سازی - مقاله ایی از دکتر محمود حسابی

مقاله‌ی زیر، نوشتاری بسیار گویا و شیوا از روان‌شاد دکتر محمود حسابی - دانشمند بزرگ و فقید ایرانی - است (مندرج در ماه‌نامه‌ی «طلایه»، مهر و آبان 1374، ص 11-7) که توانایی و قدرت بالا و برتر زبان پارسی را در واژه‌سازی، در مقایسه با بسیاری دیگر از زبان‌‌های جهان، با شرح و بیانی علمی و روش‌مند، به نمایش می‌گذارد و به دشمنان فرهنگ و هویت اصیل ایرانی، پاسخی کوبنده و درهم‌شکننده می‌دهد.

در تاریخ جهان، هر دوره‌ای ویژگی‌هایی داشته است. در آغاز تاریخ، آدمیان زندگی قبیله‌ای داشتند و دوران افسانه‌ها بوده است. پس از پیدایش کشاورزی، دوره‌ی ده‌نشینی و شهرنشینی آغاز شده است. سپس دوران کشورگشایی‌ها و تشکیل پادشاهی‌های بزرگ مانند پادشاهی‌‌های هخامنشیان و اسکندر و امپراتوری رم بوده است. پس از آن، دوره‌ی هجوم اقوام بربری بدین کشورها و فروریختن تمدن آن‌ها بوده است. سپس دوره‌ی رستاخیز تمدن است که به نام رنسانس شناخته شده است. تا آن دوره ملل مختلف دارای وسایل کار و پیکار یکسان بودند. می‌گویند که وسایل جنگی سربازان رومی و بربرهای ژرمنی با هم فرقی نداشته و تفاوت تنها در انضباط و نظم و وظیفه‌شناسی لژیون‌های رومی بوده که ضامن پیروزی آن‌ها بوده است. همچنین وسایل جنگی مهاجمین مغول و ملل متمدن چندان فرقی با هم نداشته است.
از دوران رنسانس به این طرف، ملل غربی کم‌کم به پیش‌رفت‌های صنعتی و ساختن ابزار نوین نایل آمدند و پس از گذشت یکی دو قرن، ابزار کار آن‌ها به اندازه‌ای کامل شد که ملل دیگر را یارای ایستادگی در برابر حمله‌ی آن‌ها نبود. هم‌زمان با این پیش‌رفت صنعتی، تحول بزرگی در فرهنگ و زبان ملل غرب پیدا شد؛ زیرا برای بیان معلومات تازه، ناگزیر به داشتن واژه‌های نوینی بودند و کم‌کم زبان‌های اروپایی دارای نیروی بزرگی برای بیان مطالب مختلف گردیدند.
در اوایل قرن بیستم، ملل مشرق پی به عقب‌ماندگی خود بردند و کوشیدند که این عقب‌ماندگی را جبران کنند. موانع زیادی سر راه این کوشش‌ها وجود داشت و یکی از آن‌ها نداشتن زبانی بود که برای بیان مطالب علمی آماده باشد. بعضی ملل چاره را در پذیرفتن یکی از زبان‌های خارجی برای بیان مطلب دیدند؛ مانند هندوستان، ولی ملل دیگر به واسطه‌ی داشتن میراث بزرگ فرهنگی نتوانستند این راه حل را بپذیرند که یک مثال آن، کشور ایران است.
برای بعضی زبان‌ها، به علت ساختمان مخصوص آن‌ها، جبرای کم‌بود واژه‌های علمی، کاری بس دشوار و شاید نشدنی است، مانند زبان‌های سامی - که اشاره‌ای به ساختمان آن‌ها خواهیم کرد.
باید خاطرنشان کرد که شمار واژه‌ها در زبان‌های خارجی، در هر کدام از رشته‌های علمی خیلی زیاد است و گاهی در حدود میلیون است. پیدا کردن واژه‌هایی در برابر آن‌ها کاری نیست که بشود بدون داشتن یک روش علمی مطمئن به انجام رسانید و نمی‌شود از روی تشابه و استعاره و تقریب و تخمین در این کار پُردامنه به جایی رسید و این کار باید از روی اصول علمی معینی انجام گیرد تا ضمن عمل، به بن‌بست برنخورد.
برای این که بتوان در یک زبان به آسانی واژه‌هایی در برابر واژه‌های بی‌شمار علمی پیدا کرد، باید امکان وجود یک چنین اصول علمی‌ای در آن زبان باشد. می‌خواهیم نشان دهیم که چنین اصلی در زبان فارسی وجود دارد و از این جهت، زبان فارسی زبانی است توانا، در صورتی که بعضی زبان‌ها - گو این که از جهات دیگر سابقه‌ی درخشان ادبی دارند - ولی در مورد واژه‌های علمی ناتوان هستند. اکنون از دو نوع زبان که در اروپا و خاورنزدیک وجود دارد صحبت می‌کنیم که عبارت‌اند از: زبان‌های هندواروپایی (Indo-European) و زبان‌های سامی (Semitic) [= زبان‌های: عبری، عربی، اکدی، سریانی، آرامی و…]. زبان فارسی از خانواده‌ی زبان‌های هندواروپایی است.
در زبان‌های سامی واژه‌ها بر اصل ریشه‌های سه حرفی یا چهار حرفی قرار دارند که به نام ثلاثی و رباعی گفته می‌شوند و اشتقاق واژه‌های مختلف براساس تغییر شکلی است که به این ریشه‌ها داده می‌شود و به نام ابواب خوانده می‌شود. پس شمار واژه‌هایی که ممکن است در این زبان‌ها وجود داشته باشد، نسبت مستقیم دارد با شمار ریشه‌های ثلاثی و رباعی. پس باید بسنجیم که حداکثر شمار ریشه‌های ثلاثی چه قدر است. برای این کار یک روش ریاضی به نام جبر ترکیبی (Algebre Combinatoire) به کار می‌بریم. در این رشته، قضیه‌ای است به این ترتیب: هرگاه بخواهیم از میان تعدادی شئ، تعداد معینی مثلاً K شئ برگزینیم و بخواهیم بدانیم چند جور می‌شود این K شئ مختلف را از میان آن تعدا کل n شئ برگزید، پاسخ این پرسش چنین است: اگر تعداد امکانات گزینش را به p نشان دهیم، این عدد می‌شود: P = n (n-1) (n-2) …. (n-k+1
) مثلاً اگر بخواهیم از میان پنج حرف، دو حرف را برگزینیم، این جا n = 5 و k = 2 و P مساوی است با (P = 5*4 = 20). یعنی می‌توان 2 حرف را 20 جور از میان 5 حرف برگزید به طوری که ترتیب قرار دادن 2 حرف نیز رعایت شود.
اکنون می‌خواهیم ببینیم که از میان 28 حرف الفبای سامی، چند ترکیب سه حرفی می‌توان درآورد. این تعداد ثلاثی‌های مجرد مساوی می‌شود با: P = 28 * 27 * 26 = 19656 یعنی حداکثر تعداد ریشه‌های ثلاثی مجرد مساوی 19656 (نوزده هزار و ششصد و پنجاه و شش) است و نمی‌توان بیش از این تعداد ریشه‌ی ثلاثی در این زبان وجود داشته باشد. درباره‌ی ریشه‌های رباعی می‌دانیم که تعداد آن‌ها کم است و در حدود پنج درصد تعداد ریشه‌های ثلاثی است، یعنی تعداد آن‌ها در حدود 1000 است. چون ریشه‌های ثلاثی‌ای نیز وجود دارد که به جای سه حرف فقط دو حرف وجود دارد که یکی از آن‌ها تکرار شده است؛ مانند فعل (شَدَّ) که حرف «د» دوبار به کار رفته است. از این رو بر تعداد ریشه‌هایی که در بالا حساب شده است، چندهزار می‌افزاییم و جمعاً عدد بزرگ‌تر بیست و پنج هزار (25000) ریشه را می‌پذیریم.
چنان که گفته شد، در زبان‌های سامی از هر فعل ثلاثی مجرد می‌توان با تغییر شکل آن و یا اضافه [کردن] چند حرف، کلمه‌های دیگری از راه اشتقاق گرفت که عبارت از ده باب متداول می‌باشد، مانند: فَعّلَ، فاعَلَ، اَفَعلَ، تَفَعّلَ، تَفاعَلَ، اِنفَعَلَ، اِفتَعَلَ، اِفعَلَّ، اِفعالَّ، اِستَفعَلَ … از هر کدام از افعال، اسامی مختلفی اشتقاق می‌یابد: اول، نام‌های مکان و زمان؛ دوم، نام ابزار؛ سوم، نام طرز و شیوه؛ چهارم، نام حرفه؛ پنجم، اسم مصدر؛ ششم، صفت (که ساختمان آن ده شکل متداول دارد)؛ هفتم، رنگ؛ هشتم، نسبت؛ نهم، اسم معنی. با در نظر گرفتن همه‌ی انواع اشتقاق کلمات، نتیجه گرفته می‌شود که از هر ریشه‌ای حداکثر هفتاد مشتق می‌توان به دست آورد. پس هر گاه تعداد ریشه‌ها را که از 25000 کم‌تر است در هفتاد ضرب کنیم، حداکثر عده‌ی کلمه‌هایی که به دست می‌آید 1750000 = 70 × 25000 (یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار) کلمه است.
البته‌ی همه‌ی هفتاد اشتقاق برای هر ریشه‌ای متداول و معمول نیست و عددی که محاسبه شد، حداکثر کلمه‌هایی است که ساختن آن‌ها امکان دارد، نه این که همه‌ی کلمه‌هایی که طبق الگوی زبان ممکن است ساخته شود، واقعاً وجود داشته باشد. با این همه، باز مقداری به این عدد حساب شده می‌افزاییم و آن عدد را به دو میلیون می‌رسانیم. امکان ساختن کلماتی بیش از این، در ساختمان این زبان وجود ندارد.
یک اشکالی که در فراگرفتن این نوع زبان است، این است که برای تسلط یافت به آن باید دست‌کم 25000 (بیست و پنج هزار) ریشه را از برداشت و این کار برای همه مقدور نیست، حتا برای اهل آن زبان، چه رسد به کسانی که با آن زبان بیگانه هستند. اکنون اگر تعداد کلمات لازم آن از دو میلیون عدد بگذرد، دیگر در ساختار این زبان راهی برای ادای یک معنی نوین وجود ندارد مگر این که معنی تازه را با یک جمله ادا کنند. به این علت است که در فرهنگ‌های لغت از یک زبان اروپایی به زبان عربی می‌بینیم که عده‌ی زیادی کلمات به وسیله‌ی یک جمله بیان شده است، نه به وسیله‌ی یک کلمه! مثلاً کلمه‌ی Confronation که در فارسی آن را می‌شود به «روبه‌رویی» ترجمه کرد، در فرهنگ‌های فرانسه یا انگلیسی به عربی، چنین ترجمه شده است: «جعل الشهود و جاهاً و المقابله بین اقولهم»! کلمه‌ی Permeabtlity که می‌توان آن را در فارسی با کلمه‌ی «تراوایی» بیان کرد، در فرهنگ‌های عربی چنین ترجمه شده است: «امکان قابلیة الترشح»!
اشکال دیگر در این نوع زبان‌‌ها، این است که چون تعداد کلمات کم‌تر از تعداد معانی مورد لزوم است و باید تعداد زیادتر معانی میان تعدا کم‌تر کلمات تقسیم شود، پس به هر کلمه‌ای چند معنی تحمیل می‌شود در صورتی که شرط اصلی یک زبان علمی این است که هر کلمه‌ای فقط به یک معنی دلالت بکند تا هیچ گونه ابهامی در فهمیدن مطلب علمی باقی نماند. به طوری که یکی از استادان دانشمند دانشگاه اظهار می‌کردند، در یکی از مجله‌های خارجی خوانده‌اند که در برابر کلمات بی‌شمار علمی که در رشته‌های مختلف وجود دارد، آکادمی مصر که در تنگنای موانع [یاد شدن در] بالا واقع شده است، چنین نظر داده است که باید از به کار بردن قواعد زبان عربی در مورد کلمات علمی صرف نظر کرد و از قواعد زبان‌های هندواروپایی استفاده کرد. مثلاً در مورد کلمه‌ی Cephalopode که به جانوران نرم‌تنی گفته می‌شود مانند «اختاپوس» که سر و پای آن‌ها به هم متصل‌اند و در فارسی به آن‌ها «سرپاوران» گفته شده است، بالاخره کلمه‌ی «رأس رجلی» را پیش‌نهاد کرده‌اند که این ترکیب به هیچ وجه عربی نیست. برای خود کلمه‌ی Mollusque که در فارسی «نرم‌تنان» گفته می‌شود، در عربی یک جمله به کار می‌رود: «حیوان عادم الفقار»!
قسمت دوم صحبت ما مربوط به ساختمان زبان‌های هندواروپایی است. می‌خواهیم ببینیم چگونه در این زبان‌ها می‌شود تعداد بسیار زیادی واژه‌ی علمی را به آسانی ساخت. زبان‌های هندواروپایی دارای شمار کمی ریشه در حدود 1500 (هزار و پانصد) عدد می‌باشند و دارای تقریباً 250 پیشوند (Prefixe) و در حدود 600 پسوند (Suffixe) هستند که با اضافه کردن آن‌ها به اصل ریشه می‌توان واژه‌های دیگری ساخت. مثلاً از ریشه‌ی «رو» می‌توان واژه‌های «پیشرو» و «پیشرفت» را با پیشوند «پیش»، و واژه‌های «روند» و «روال» و «رفتار» و «روش» را با پسوندهای «اند» و «ار» و «اش» ساخت. در این مثال، ملاحظه می‌کنیم که ریشه‌ی «رو» به دو شکل آمده است: یکی «رو» و دیگری «رف». با فرض این که از این تغییر شکل ریشه‌ها صرف نظر کنیم و تعداد ریشه‌ها را همان 1500 بگیریم، ترکیب آن‌ها با 250 پیشوند، تعداد 375000 = 250 × 1500 (سیصد و هفتاد و پنج هزار) واژه را به دست می‌دهد. اینک هر کدام از واژه‌هایی که به این ترتیب به دست آمده است را می‌توان با یک پسوند ترکیب کرد. مثلاً از واژه‌ی «خودگذشته» که از پیشوند «خود» و ریشه‌ی «گذشت» درست شده است، می‌توان واژه‌ی «خودگذشتگی» را با افزودن پسوند «گی» به دست آورد و واژه‌ی «پیشگفتار» را از پیشوند «پیش» و ریشه‌ی «گفت» و پسوند «ار» به دست آورد. هرگاه 375000 واژه‌ای را که از ترکیب 1500 ریشه با 250 پیشوند به دست آمده است با 600 پسوند ترکیب کنیم، تعداد واژه‌هایی که به دست می‌آید، می‌شود 225000000 = 600 × 375000 (دویست و بیست و پنج میلیون). باید واژه‌هایی را که از ترکیب ریشه با پسوند‌های تنها به دست می‌آید نیز حساب کرد که می‌شود 900000 = 600 × 1500 (نهصد هزار). پس جمع واژه‌هایی که فقط از ترکیب ریشه‌ها با پیشوندها و پسوندها به دست می‌آید، می‌شود: 226275000 = 900000 + 375000 + 225000000 یعنی دویست و بیست و شش میلیون و دویست و هفتاد و پنج هزار واژه. در این محاسبه فقط ترکیب ریشه‌ها را با پیشوندها و پسوندها در نظر گرفتیم، آن هم فقط با یکی از تلفظ‌های هر ریشه. ولی ترکیب‌های دیگری نیز هست مثل ترکیب اسم با فعل (مانند: پیاده‌رو) و اسم با اسم (مانند: خردپیشه) و اسم با صفت (مانند: روشن‌دل) و فعل با فعل (مانند: گفتگو) و ترکیب‌های بسیار دیگر در نظر گرفته شده و اگر همه‌ی ترکیب‌های ممکن را در زبان‌های هندواروپایی بخواهیم به شمار آوریم، تعداد واژه‌هایی که ممکن است وجود داشته باشد، مرز معینی ندارد و نکته‌ی قابل توجه این است که برای فهمیدن این میلیون‌ها واژه فقط نیاز به فراگرفتن 1500 ریشه و 850 پیشوند و پسوند داریم، در صورتی که دیدیم در یک زبان سامی برای فهمیدن دو میلیون واژه باید دست‌کم 25000 ریشه را از برداشت و قواعد پیچیده‌ی صرف افعال و اشتقاق را نیز فراگرفت و در ذهن نگاه داشت.
اساس توانایی زبان‌های هندواروپایی در یافتن واژه‌های علمی و بیان معانی همان است که شرح داده شد. زبان فارسی یکی از زبان‌های هندواروپایی است و دارای همان ریشه‌ها و همان پیشوندها و پسوندها است. تلفظ حروف در زبان‌های مختلف هندواروپایی متفاوت است ولی این تفاوت‌ها طبق یک روالی پیدا شده است. توانایی‌ای که در هر زبان هندواروپایی وجود دارد، مانند یونانی و لاتین و آلمانی و فرانسه و انگلیسی، در زبان فارسی هم همان توانایی وجود دارد. روش علمی در این زبان‌ها مطالعه شده و آماده است و برای زبان فارسی به کار بردن آن‌ها بسیار ساده است. برای برگزیدن یک واژه‌ی علمی در زبان فارسی فقط باید واژه‌ای را که در یکی از شاخه‌های زبان‌های هندواروپایی وجود دارد با شاخه‌ی فارسی مقایسه کنیم و با آن هم‌آهنگ سازیم.

sha.pesar - قطر - دوحه
شیرینترین زبان دنیا فارسی است ... کمی قاطی انگلیسی وعربی وترکی! به امید اینکه همه عزیزان فارسی زبان ... فارصی را پاث بدارند.
چهار‌شنبه 26 تیر 1387

torol - ایران - ارومیه
این بابا خودش فهمید چی گفته؟
پنج‌شنبه 27 تیر 1387

heliya - المان - هامبورگ
پشت مردم ایران به یک کوه تکیه داره اونم زبان فارسئ...
روانت ‌شاد دکتر حسابی ــــــــــــــــــــــــــــ
پنج‌شنبه 27 تیر 1387

chinamroosh - ایران - ایران
رازسرفرازی و پایداری ایرانیان در عرصه تاریخ با نمای آشکار « ملتی متمایز » نه در سخت کوشی آنان در استیلا بر پدیده های سرکش طبیعت ، نه در باورها و اندیشه های همیشه نوین آیینی و انسانی علیرغم قدمتی کهن اما محسور کننده ، نه در حیات جاودان آنان در برابر یورشهای بنیان بر انداز ملل و اقوام دشمن و استحاله مهاجمان ویرانگر و بسی خونریز در فرهنگ ایرانی ، بلکه در پرتو افکنی خورشید خرد و دانش آکنده از روح انسانیت و بشر دوستی فرزندان آن بر اندیشه بشریت نهفته است چه ، ایرانیت خرد مندانی چون فردوسی ، حافظ ، مولانا ، خیام ، سعدی و . . . سخت مورد رشک ،حتی حسد جهانیان از دیرباز بوده است . و بر این شرف و افتخار بالیدن که در سایه سار ابهت مردانی چونان « پرفسور حسابی » این سرزمین خرد ورزی هرگز از بزرگان تهی نخواهد بود . . . که رحمت بر آن تربت پاک باد .
پنج‌شنبه 27 تیر 1387

mythicalenchantress - المان - مونستر
torol - ایران - ارومیه

تو نفهمیدی. می خوای ساده ترش کنیم که بفهمی.
پنج‌شنبه 27 تیر 1387

rezaUK - انگلستان - لندن
بسیار زیبا و رسا بود
این گوناگونی پیشوند و پسوند گهگاه میتونه به گوینده توانایی ساخت واژه نو رو هم بده،
اگر هم با همه پیچیدگیهای زبان آشنا نباشه
اینقد دلم تنگ میشه واسه فارسی حرف زدن، جک گفتن و خندیدن
به امید سربلندی ایران و ایرانیان
(واسه اون آقا از ارومیه هم، شما برید یه خورده آنالیز ترکیبی بخونین میبینین که یه حساب ۲*۲=۴ بوده،
موفق باشی عزیز)
پنج‌شنبه 27 تیر 1387

Negin26 - فنلاند - هلسینکی
و به دشمنان فرهنگ و هویت اصیل ایرانی، پاسخی کوبنده و درهم‌شکننده می‌دهد. ــــ این
جمله اش بیشتر ادم و یاد اونایی می ندازه که می گن : دشمنان دین اسلام ....درهم شکننده ...کوبنده... اینه توانایی زبان فارسی؟ ( حالا خواهشا نیوفتین جون من . می دونم که واسه بد و بی راه گفتن کم نمی اریم. قصد توهین ندارم. اما عجیبه که چرا ....
پنج‌شنبه 27 تیر 1387

kotlet - ایران - تهران
Negin26 - فنلاند - هلسینکی
خانم نگین خانم ایا بین شما و قبچاقها و خزرها و ... ربطی وجود داره؟؟؟
جمعه 28 تیر 1387

dokhteiran - دانمارگ - وایله
فارسی شکر است.
برای من جای سوال که بااینکه زبان شیرین فارسی این قدر غنی است. جرا گفته میشه که عربی کامل ترین زبان در حالی که مرحوم دکتر حسابی این قدر روان و مستدل توضیح دادن که این چنین نیست.
فارسی زبان احساس این همه واژه هائی که ما برای بیان احساس داریم در کمتر زبانی دیده میشه.
من منظور دوستمون نگین26-فنلاند-هلسینکی را نفهمیدم چرا چی؟
که مرحوم دکتر حسابی فرمودند: وبه دشمنان فرهنگ و هویت اصیل ایرانی پاسخی کوبنده و درهم شکننده می دهد . یا
اینکه چرا واسه بد و بی راه گفتن کم نمی اریم.
جمعه 28 تیر 1387

turk-tabriz - ایران - تبریز
زبان فارسی یک خورده زبان است که مخلوطی از فارسی باستانی (که با زبان امروزی زمین تا آسمان فرق دارد) وهندی وعربی وترکی.البته بخاطر محدودیت افعال وزمانها وکلمات یاد گرفتنش بسیار آسان است.و فقط به درد شعر می خورد بطوریکه فکر کنم تعداد شعرای فارس با تعداد شعرای همه جهان برابری می کند و وقتیکه همه مشغول کار وعلم بودند فارسها شعر می گفتند .از نشانه های ضعف مفرط زبان فارسی کلمات جدیدالاختراع آن است .مثل رایانه - کش لقمه بجای پیتزا - تارنما بجای وب سایت و ترجمه جالب پست الکترونیکی بجای ای میل که هردو کلمه انگلیسی است.معنی کلمه جدید فارسی این است:یک کلمه بی معنی + انه
شنبه 29 تیر 1387

kepeen - ایران - تهران
در جواب turk tabriz باید بگم شما واقعا تعریف خرده زبانو میدونی؟ من نمیفهمم چی جوری فکر کردی که زبان ترکی و هندی تشکیل دهنده زبان فارسی هستن؟در صورتی که عکس این قضیه درسته.مثلا تا قبل از ورود انگلیسی ها به هند زبان رسمی فارسی بود.دیگه این که ترک ها به علت نداشتن تمدن بدون شک زبان بسیار ابتدایی داشتن که مجبور به استفاده از زبان فارسی و عربی بودن و شما میتونی شمار بالای واژگان فارسی و عربی رو در زبان ترکی ببینی.زبان عربی باعث تکامل زبان فارسی شد و در این شکی نیست اما تاثیر پذیری فارسی از عربی بیشتر به علت مسلمان شدن ایرانی ها بود نه ضعف زبان یا نداشتن تمدن .جالبه بدونی تا صد سال زبان رایج برای حکومت اسلام زبان فارسی بود چون اصولا عرب ها حکومتی نداشتن پس عربی از این جهت ضعیف بود.و این دورانی بود که ترکان به برده بودن شهرت داشتن.به گفته ویل دورانت مسلمونا ترک ها و چینی هارو جزو گروهی میدونستن که از علم بهره ای نداشتن و یه جورایی اونارو ...... محسوب میکردن(تاریخ تمدن_عصر ایمان) و به گفته خودش این حرف درباره چینی ها درست نبود.دیگه این که وقتی شعرای ما شعر میگفتن در همون دوران دانشمندان هم سرگرم تحقیقات علمی بودن و می تونی بفهمی که هر موقع دانشمندا زیاد بودن شاعران هم وجود داشتن. در دوران بزرگترین شاعران ما مثل حافظ و سعدی مولوی فردوسی دانسمندانی مثل خیام و ابن سینا و خوارزمی و فارابی وجود داشتن و در اون زمان غیر از ایرانی ها کسی مشغول کار و علم نبود من نمیدونم کدوم کشور منظور شماست؟اگه بگی ممنون میشم وتوانایی شعر گفتن هم یه مزیته که ترکی از این جهت با فارسی اصلا قابل مقایسه نیست چون قابلیت شعر به صورت عروضی رو نداره و بحور عربی هم یک پنجم بحور فارسی هست.دیگه این که عزیز من کلمه کامپوتر و ای میل و وب سایت 50 سال عمر هم در زبان انگلیسی ندارن چون مدت کمی از اختراع اینا میگذره نمی دونم چی جوری انتظار داری یک کلمه پیش از به وجود اومدن و اختراع شدن وجود داشته باشه مثلا فکر میکنی 100 سال پیش کلمه ای به عنوان ای میل در زبان انگلیسی وجود داشت؟ کلمه کامپوتر تو 1000 سال پیش چه معنای می تونست داشته باشه؟واقعا متاسفم که تو کشور من زندگی میکنی.
یکشنبه 30 تیر 1387

raha_99 - انگلیس - لندن
زبان فارسی شیرین ترین و غنی ترین زبان دنیاست .
دکتر حسابی افتخار ایرانیان و انشتین ایران است .
یکشنبه 30 تیر 1387

kotlet - ایران - تهران
turk-tabriz - ایران - تبریز
خوشم اومد که جوابتو دادن اما حقایقی درباره زبان ترکی:
باید بدونی که زبان ترکی که یک زبان التصاقی وقتی که لغت کم میاره مجبور می شه از زبونای دیگه بدزده و وجه مشخص ترکی اذری و استانبولی وجود تعداد بسیار زیادی لغت فارسی و عربی در اون به طوری که طبق اعتراف یکی از دانشمندان پان ترکیست به نام( محمد ارگین) در این زبان بیش از 7000 لغت فارسی وجود داره و قضیه به قدری وخیم که در گرد هماییاشون مجبورن از مترجم استفاده کنن.
اما یکی از مجله های پان ترکیستی به نام امید زنجان برای جبران ضعف زبانی و گنده کردن اون همچین ادعایی رو مطرح می کنه:
((سازمان یونسکو طی اماری ترکی را سومین زبان با قاعده دنیا معرفی کرد و فارسی را لهجه 33 عربی زبان ترکی بیش از 24000 فعل دارد))
و به جای اینکه مقامهای مسئول ایران پی مو ضوع رو بگیرن یک محقق ایرانی به نام سلیم نیساری مچ دروغ گوها رو می گیره و موضوع رو کتبا از یونسکو استسفار می کنه و یونسکو جواب نه می ده و همچین جوابی می ده:
((یونسکو-مورخ 13 مارس 2002
در جواب نامه مورخ 12 زانویه 2002 که پرسیده بودید ایا یونسکو اعلامیه ای در مورد درجه بندی زبانهای مهم جهان منتشر کرده اشعار می دارد که یونسکو هرگز به صدور چنین اعلامیه غیر منطقی مبادرت نکرده . برای سازمان یونسکو هر زبانی در نفس واحد و منحصر خود در ردیف زبانهای دیگر ارزشمند است که در عین حال تنوع فرهنگی جهان را تامین می کند
امضائ:دیمیتر مند یویا-اداره میراثهای فرهنگی یونسکو))
که این جوری رشتهایی که پان ترکیستا با هزار دروغ بافته بودن پنبه شد.
یکشنبه 30 تیر 1387

kotlet - ایران - تهران
turk-tabriz - ایران - تبریز
راستی ای ترک دانشمند پان ترک بگو ببینم پست به ترکی می شه چی؟ای میل می شه چی؟الکترونیک می شه چی؟
والا من از هرچی ترک بود که پرسیدم همشون همینا رو گفتن(پست -ای میل-الکترونیک) ای بابا اینکه نشد انتظار داشتم این زبونی که این همه بهش می نازید و به دروغ زبون سوم دنیا کردینش برای هر کدوم یه لغت داشته باشه اخه این که نشد
یکشنبه 30 تیر 1387

pbm - ایران - تبریز
مگر زبانی کامل باشد نشانه پیشرفته و متمدن بودن یک قومه همه و حتی اعراب میدونن تا قبل از اسلام هیچ تمدنی نداشتن ولی میدونیم عربی زبان کاملیه . معمولا اقوامی که غیر متمدن بودن با شعر و سخن سرایی بسیار بسیار زیاد وقت میگذراندند و زبانشون تقویت میشد پس کامل بودن زبان نشانه تمدن نیست پس پان ترک فقطبا زبان نمیتونه پیش بره . دیدید چقدر این وطن فروشها به زبان توجه دارند.
من ترک نیستم . آذربایجانی و ترک زبانم و زبان ملی من فارسیه و ایرانیم.
یکشنبه 30 تیر 1387

pbm - ایران - تبریز
میبینید اعراب و ترکها میگن زبانمان غنیه یعنی افراد بی تمدن جهان . واقعیتیه بی تمدنها زبان غنی دارن.
ما آذریها ترک نیستیم
یکشنبه 30 تیر 1387

pbm - ایران - تبریز
البته از این خوشحال هستم زبانم مادریمبه گفته اینها کامله ولی از جای دیگه اومده و نشانه این نیست که اقوام پدید آورندش متمدن بودن به هر حال زبانه محلی و مادریه و پر و تکمیل شده با واژه های زبان باستانی آذربایجان و دوستش دارم. و زبانه ملی من هم فارسیه که آن را هم دوست دارم.
دوشنبه 31 تیر 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.