مری آپیک و فعالیت برای زنان ایران از لس آنجلس

مری آپیک و فعالیت برای زنان ایران از لس آنجلس

مری آپیک بازیگر سینما و تئاتر یکی از فعالترین هنرمندان ایرانی مقیم لس آنجلس در بیست و هشت سال گذشته بوده، اما وی در کنار فعالیت هنری، در زمینه حمایت از حقوق زنان هم بسیار فعال است.
مری آپیک
مری آپیک می گوید در دو دهه گذشته به شکلهای مختلف صدای زنان ایران بوده است

این فعالیت بر کارهای هنری او هم تأثیر گذاشته و در بیشتر آنها مسائل مربوط به زنان مطرح می شود.

او در واشنگتن با لورا بوش همسر رئیس جمهور آمریکا دیداری داشته و درباره حقوق زنان در ایران و افغانستان با او گفتگو کرده است، فعالیتهای مری آپیک را از زبان خودش می شنویم:

من از زمانی که در کار هنری شروع به فعالیت کردم، مادرم یکی از پیشکسوتان تئاتر و سینما و تلویزیون بودند، خانم آپیک یوسفیان، و من تلاش ایشان را در کشوری که در آن مردسالاری بود می دیدم.

بنابر این، این احساس فکری که در من به وجود آمد از بچگی بود و می دانستم که به عنوان زن حتی در زمان شاه کار کردن در مسائلی که مربوط به زنان می شد چقدر سخت است، چه در تئاتر چه در سینما و تلویزیون و اصولاً در جامعه ایران.

بعد از انقلاب هم برای من این فکر بود که چطور می شود در مملکتی که در آن زنان به هر حال نیمچه آزادی ای داشتند با نگاه مختلفی از زنان استفاده بشود، زنان زیر پوشش حجاب بروند و نتوانند فعال باشند در اجتماع ، نتوانند برابر باشند با مردهایشان، حرفشان جایی نرود، حق و حقوقشان ازآنها گرفته بشود، برای من شوک کاملی بود در سن خیلی کم.

نمی توانستم بفهم و برای من خیلی خیلی سنگین بود این مطلب چرا که خودم به عنوان سوپراستار نوجوان در مملکتی بودم که کاملاً با مینی شورت با مینی ژوپ و آن زمان اگر یادتان باشد چهره کاملا متفاوتی از ایران داشتیم و در عرض یک سال همه چیز به هم خورد و رفت به دوره عصرحجر.

بنابر این در همچنین دوره ای و بخصوص با فعالیت با اشخاصی مثل پرویز صیاد در برنامه های تلویزیونی مثل اختاپوس یا فرضاً فیلم بن بست یا برنامه های کلی تئاتری کوچکی که ما در تهران داشتیم همه اینها درست انگار داشت مرا آماده می کرد برای کارهای بعدی.

تمام کارهایی من در ایران کردم اینها موجب شد که بعد از انقلاب ادامه بدهم، فرضاً با آقای صیاد درنمایشنامه خر در فیلم فرستاده، در فیلم چک پوینت (ایستگاه بازرسی).

در نمایشنامه اخیری که نوشتم در مورد پوشش حجاب که صدای زنان خاورمیانه و بخصوص ایران است، کارهایی که برای بچه ها کردم، همه اینها بافتی بوده که من را رسانده به این مرحله تقریباً تکاملی که البته ادامه دارد.

مری آپیک
 در نمایشنامه اخیری که نوشتم در مورد پوشش حجاب که صدای زنان خاورمیانه و بخصوص ایران است، کارهایی که برای بچه ها کردم، همه اینها بافتی بوده که من را رسانده به این مرحله تقریباً تکاملی که البته ادامه دارد
 
مری آپیک

وقتی که این نمایشنامه در پوشش حجاب روی صحنه آمد و بسیار توجه منقدهای لس آنجلس را جلب کرد، از طرف گروههای مختلف زنان با من تماس گرفته شد، حتی زنان سیاهپوست و زنان افغان که می خواستند این نمایشنامه در مجموعه های مختلف دیده بشود.

من عضو هیئت مدیره سازمانی هستم به عنوان "روتز اف پیس" یا ریشه های صلح که اینها کارشان این است که می روند به ممالکی بعد از جنگ و زمینهای مین گذاشته شده را تمیز می کنند و به جای آن انگور می کارند و کشت و کار برای مزرعه دارها بوجود می آرند.

روتز اف پیس خیلی ریشه های عمیقی دارد در واشنگتن و جاهای مختلف، از طریق آن من با خانم شمیم جواد آشنا شدم.

یعنی همسرسفیر افغانستان در واشنگتن.

بله و ایشان دعوتی از من به عمل آوردند در مهمانی ای که داشتند، جالب اینجا بود که وقتی من وارد سفارت افغانستان شدم به عنوان یکی از هیئت مدیره روتز اف پیس وارد شدم ولی همه من را می شناختند برای اینکه من این را اصلاً نمی دانستم که در افغانستان برنامه های تلویزیونی ایران را تماشا می کردند و همین طور ما دوست شدیم با خانم شمیم جواد.

در مورد این نمایشنامه می دانند و پشتیبان آنند که به روی صحنه بیاید در واشنگتن از طرف گروهی که خودشان هستند و خانم بوش.

بنابراین شبی بود که من خانم بوش را ملاقات کردم، شبی بود که اینها تجلیل می کردند از خانم بوش و آقای خالد که کتاب کایت داونر (بادبادک باز) را نوشته و چون من نمایشنامه بینیت - د - ویل را نوشتم و خیلی فعالم در مورد زنان از طریق تلویزیون و کارهایی که روی صحنه انجام می دهم یا سینما و تئاتر، از من دعوت شد که در خدمتشان باشم و گفتگویی داشته باشم.

از این فعالیتها شما برای زنان مهاجر ایرانی چه کردید تا حال؟

من نمونه ای هستم از زنان مهاجر، برای اینکه من هم مهاجرت کردم، صدای زنان بودم در این دو دهه گذشته به شکلهای مختلف، یعنی وقتی کسی نمایشنامه خر را می ‌بیند خوب این صدای او هم هست چه در ایران چه در خارج ایران فرق نمی کند.

زن ایرانی زن ایرانی است چه اینجا باشد خوب البته زندگی بهتری دارد ولی در ایران در خفقان است، ولی خوب به هر حال صدای زنان است، مطرح کردن مسائل زنان مهمترین مسئله بوده.

حساسیتی که در من هست به عنوان آینه اجتماع، من خودم را به این شکل می بینم، به عنوان بازیگری مانند آینه اجتماع می بینم برای همین هم کارم را انتخاب می کنم، دوست ندارم هر کاری را انجام بدهم، هر قدمی که برمی دارم مهم است و می خواهم که تأثیرگذار باشد، خصوصاً برای زنان ایران.

زنان ایرانی طی بیست سال گذشته بسیار پیشرفت داشتند و من فکر می کنم که آقایان به خاطر مسائلی که در ایران به وجود آمد حالت افسردگی پیدا کردند چون همه مشاغل خیلی عمده ای داشتند و همه را از دست دادند و آمدند خارج از کشور و زنان واقعاً زندگی آنها را هم نجات دادند.

مری آپیک
 برای زن حتی اگر دکتر و مهندس هم باشد مسائلی که باید با آنها در روز در جریان باشد در جریان مسائل روزمره اینها، همه توقفهایی است ولی خوب مسائل فقط اینها نیست، صحبت مسئله شرعی و اسلامی و قانونی است از طریق اسلام یعنی حقوق زنان، ... یعنی هیچ نوع حقی برای زن قائل نمی شوند
 
مری آپیک

چقدر من افتخار می کنم به خانمهای ایرانی چون اگر شما میزانش را نگاه بکنید خانمهای ایرانی خیلی موفقیت به دست آوردند در جنبه های مختلف حتی مثلاً با کار کردن در فروشگاه به صورت مثلاً فروشنده معمولی شروع کردند و همه‌ الآن مدیرند، ارتباطات مختلف دارند با آدمهای مختلف رفت و آمد دارند، واقعاً خانمها به نظر من پیشرفت کردند در خارج از کشور، داخل کشور مسائلی بود که خفقان به وجود می آورد زن اجازه نداشت از جایش تکان بخورد.

ولی الآن در داخل ایران هم اگر نگاه کنید خانمها توی تمام زمینه ها هستند، حالا ممکن است وزیر زن نباشد ولی الآن مثلاً تعداد دانشجویان دختر یا تعداد خانمهایی که در اداراتند یا خانمهای حرفه ای، پزشک، مهندس حتی اینها زیادتر شده برای اینکه میزان تحصیلات خانمها الآن بیشتر از میزان تحصیلات زنان در زمان گدشته است برای اینکه آنهایی هم که از خانواده های سنتی اند و چادر و حجاب دارند می توانند راحت از خانه بیرون بروند دانشگاه و درس بخوانند.

بله خوب فعالیت را قبول می کنم ولی مسئله اینکه نتیجه گیری کلی اش درجامعه ای که در آن خفقان هست برای زن و آزادی نیست، برای زن حتی اگر دکتر و مهندس هم باشد مسائلی که باید با آنها در روز در جریان باشد در جریان مسائل روزمره اینها، همه توقفهایی است ولی خوب مسائل فقط اینها نیست، صحبت مسئله شرعی و اسلامی و قانونی است از طریق اسلام یعنی حقوق زنان، یعنی حقوقی که زنان دارند، مسئله یک چشم و دو چشم، دو حرف زن در مقابل یک حرف مرد، حقوقی که زن دارد از نظر ازدواج و طلاق، کودک، ارث، یعنی هیچ نوع حقی برای زن قائل نمی شوند.

یکی از وحشتناکترین اتفاقاتی که دارد در ایران می افتد به غیر از مسئله زهرا کاظمی که در نمایشنامه من هم هست، مسئله سنگسار کردن زنان است برای مسائل ناموسی که قسمتی است که در نمایشنامه من با آن برخورد مستقیم داشتم و قدم به قدم این مطلب را به جلو بردم با صحنه پردازی بسیار زیبایی که مجموعه ای است از رقص و گفتار و اینها.

چطور اصلاً می شود تصور کرد که عده ای بتوانند که این کار را انجام بدهند یعنی انسان بتواند که همچنین کاری را انجام بدهد، که زنی را که از نظر ناموسی رابطه ای داشته باشد با مردی دیگر، چالش بکنند و عده ای روایاتی از اسلام بگویند و کلامی از قرآن و بعد سنگها را پرتاب کنند روی این زن و بعد این زن را بکشند.

مخالفت شما این است که چرا اصلاً سنگسار توی قانون هست یا اینکه چرا اجرا می شود؟ چون در قانون اسلام سنگسار هست ولی قوه قضائیه دستور داده است که این حکم اجرا نشود و گویا تنها موردی که اخیراً و پس از چند سال توقف سنگسار از ایران گزارش شد، بر خلاف خواست مقامات قضائی بوده و قاضی ای هم که این حکم را اجرا کرده مورد بازخواست قرار گرفته است. اعتراض شما پس به این است که چرا اصلاً همچنین قانونی هست؟

مری آپیک
 به عنوان زن به عنوان مادر موقعیت امروز زنان ایران خیلی مهم است، من به هر شکلی که بتوانم سعی می کنم این آگاهی را به جامعه غربی بدهم، این را وظیفه ملی خودم می دانم به عنوان ایرانی، که در ایران به دنیا آمدم، افتخار می کنم به ایرانی بودنم و به هر شکل که بتوانم کمک خواهم کرد
 
مری آپیک

بله، چرا همچنین قانونی هست و شما می گویید که اجرا نشده، تا آنجا که من می شنوم هنوز ادامه دارد. هنوز زنانی هستند توی خط که منتظرند سنگسار بشوند، بنابراین قانون این را حکم کرده الآن ما چیز تازه ای دیدیم که برای من خیلی جالب بود که قانون شرعی می گوید که اگر به زنی تجاوز بشود که همان مسئله نازنین است، حکم اعدام بهش تعلق می گیرد اگر مردی را بکشد در دفاع از خودش که در دنیا همچین چیزی وجود ندارد چون اگر دفاع از خود باشد آزاد می شود و اگر با آن مرد بخوابد سنگسار می شود، بنابراین اگر زنی مورد حمله تجاوز قرار می گیرد باید بمیرد.

شما بیشتر فعالیتهایتان در زمینه این است که این نقطه ضعفها را منعکس بکنید و به مردم در غرب آگاهی بدهید که این کارها انجام می شود. ازنظر شما در غرب آنهایی که آگاه می شوند چه کاری می توانند بکنند که جلوی این کارها را بگیرند؟

علتش که من اینقدر فعال شدم در عرض این چند سال گذشته این است که وقتی عکس العمل مردم را در مقابل نمایشنامه دیدم برایشان باورکردنی است این قصه ها و این قصه تنها در ایران نبود که اتفاق می افتاد، قصه هایی بود که در خاورمیانه بود مثلاً برای زنهای افغان که عده ای آمدند و اصلاً پاره کردند این زنها را به چه شکلی.

تمام این قصه ها که گفته می شد اینها مات بودند که من اینها را از خودم ساختم یا اینکه واقعیتی است که اتقاق افتاده در ممالک مختلف خاورمیانه.

اطلاع نداشتن خیلی چیز بدی است که اکثراً ندارند، از بالاترین سطح جامعه در آمریکا تا پایینترین، مردم نمی دانند که چه اتفاقی دارد می افتد، حتی این مسئله یازده سپتامبر که اتفاق افتاد هنوز برایشان مشخص نیست که چطور همچنین چیزی امکان دارد، هنوز برایشان مشخص نیست که کسی می تواند دور خودش بمب بپیچد و برود خودش را منفجر بکند و خودش و چهل نفر دیگر را هم بکشد، نمی توانند هضم بکنند این مسئله ای را که ریشه اش مستقیماً به اسلام برخورد می کند.

بنابراین برای من نگاه کردن به این مطلب، کمک کردن به آگاه کردن جوامع است، خصوصاً این قاره ای که ما در آنیم، آمریکا، مثل اروپا نیست، شما وقتی با اروپاییها صحبت می کنی بسیار واقفند که چه می گذرد، شاید نزدیکترند به خاورمیانه ولی ما اینجا خیلی جدا و دوریم و مردم نمی دانند و اهمیت هم نمی دهند.

حتی ایرانیهایی هم در خارج از کشورند یعنی یک عده شان خوب توجه دارند، ولی این قدر زندگی شلوغی در آمریکا وجود دارد که همه دنبال ماشین و منزل و کارت اعتباری و به اصطلاح پایه گذاری کردن خودشانند به عنوان خانواده قبل از اینکه فکر بکنند که در ایران چه اتفاقی می افتد، مملکتی که در آن به دنیا آمدند.

توی این قدم مثبت مسئله زنان برای من خیلی مهم است و مسئله کودک و مسئله روسپیگری در ایران که چقدر تعداد روسپیها زیاد شده، از نه سالگی ده سالگی دارند بدنشان را می فروشند برای نان شب.

خوب این مسائلی است که تأثیر می گذارد روی من به عنوان زن حساسی که توی کار هنری ام و خودم بچه دارم بزرگ می کنم و می دانم که چقدر سخت است این کار.

بنابر این به عنوان زن به عنوان مادر موقعیت امروز زنان ایران خیلی مهم است، من به هر شکلی که بتوانم سعی می کنم این آگاهی را به جامعه غربی بدهم، به هر شکلی که بتوانم سعی می کنم به این وضع کمک بکنم، این را وظیفه ملی خودم می دانم به عنوان ایرانی، که در ایران به دنیا آمدم، افتخار می کنم به ایرانی بودنم و به هر شکل که بتوانم کمک خواهم کرد.

حالا این صدایی که دارد می رود، شنیده بشود یا خیر، اصلاً به آن اهمیتی هم داده نشود، مهم نیست، این صدا از دنیای آزاد باید وجود داشته باشد.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.